بی بی سی فارسی
خبر سازان
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید امیدواریم در خدمت رسانی به شما دوست گرامی کوشا باشیم این وبلاگ به طور هوشمند تبادل لینک میکند اگر مایلید لینک کنید به تبادل لینک هوشمند رفته و ما را با این ادرس و عنوان بی بی سی نیوز لینک کنید. نظر یادتون نره.با عرض معذرت بعضی مطالب در سایت نمایش داده نمی شود.اگر پیگیر مطلب خواصی هستید میتونید با مراجعه به این سایت مطلب مورد نظرتونو پیدا کنید با تشکر مدیریت سایت:نادیا
آخرین مطالب
نويسندگان

لباس و جواهرات Taylor Swift در میهمانی شب گلدن گلوب 2014

لباس و جواهرات Taylor Swift در میهمانی شب گلدن گلوب 2014
Taylor swift مانند دیگر هالیوودی ها در مراسم گلدن گلوب 2014 با لباس و جواهراتی خاص ظاهر شده بود.

 
Taylor Swift در مراسم گلدن گلوب 2014 با لباسی از طراح معروف Julien Macdonald ، کفش های Jimmy choo  و جواهراتی از Lorraine Schwartz ظاهر شده بود.

 

سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:مدل,های,جدید,و,زیبای,مانتوهای,اسپرت, :: 10:33 قبل از ظهر :: نويسنده : سحر

مدل مانتو زمستانه اسپرت

مدل مانتو زمستانه اسپرت

مدل مانتو زمستانه اسپرت

مدل مانتو زمستانه اسپرت

مدل مانتو زمستانه اسپرت

مدل مانتو زمستانه اسپرت

مدل مانتو زمستانه اسپرت

مدل مانتو زمستانه اسپرت

مدل مانتو زمستانه اسپرت

مدل مانتو زمستانه اسپرت

مدل مانتو زمستانه اسپرت

 


 

چرا بازیگران زن ایران در جشنواره رم 2013 اینقدر بدتیپ بودند؟! + تصاویر

چرا بازیگران زن ایران در جشنواره رم 2013 اینقدر بدتیپ بودند؟! + تصاویر
منظور طرح این سوال نیست که آیا یک بازیگر زن ایرانی در جشنواره ای اروپایی باید مانتو و روسری تنش کند یا بلوز و شلوار بپوشد. نه! بحث بر سر این است که نمایندگان کشوری مانند ایران حتی اگر به واسطه یک فیلم...

 
 
 
 
 
 
 
حضور یک فیلم ایرانی در جشنواره ای غیرایرانی و به خصوص جشنواره اروپایی ماجرای جدیدی نیست؛ سالهاست بسیاری از آثاری که به دلایل مختلف در داخل کشور دیده نمی شوند شانس دیده شدن را به دست اندرکاران جشنواره هایی در آن سوی دنیا که علاقه زیادی به شناخت ایران معاصر دارند می دهند و در این مسیر جوایزی هم به فیلمهای ایرانی تعلق می گیرد.

اما یک نکته مهم که در همه این سالها چنان که باید به آن توجه نشده نحوه حضور عوامل فیلمهای ایرانی بر روی فرش قرمز جشنواره های آن ور آبی است. ایران کشوری است اسلامی که در اماکن عمومی داخل آن حدی استاندارد از حجاب اسلامی می بایست رعایت شود اما آیا عوامل یک فیلم ایرانی که در آن سوی آب اکران شده در نقطه ای غیر از ایران هم ملزم به رعایت پوشش اسلامی هستند؟ در این باره نقد و نظر متفاوت است و مخالفان و موافقان هر کدام دلایل منطقی خود را دارند.

اما پرسش امروز ما نه بحث بر سر رعایت پوشش اسلامی که اصلا رعایت استانداردی از پوشش در این جشنواره هاست. اشتباه نکنید؛ منظورم طرح این سوال نیست که آیا یک بازیگر زن ایرانی در جشنواره ای اروپایی باید مانتو و روسری تنش کند یا بلوز و شلوار بپوشد. نه! بحث بر سر این است که نمایندگان کشوری مانند ایران حتی اگر به واسطه یک فیلم ناشناخته از ایران به جشنواره ای رفته باشند باز هم نه با نام شخصی خودشان که به نام بازیگر ایرانی شناخته می شوند. تعارف که نداریم؛ به دلیل مراودات پایین در بازار سینمای جهان بزرگترین بازیگران ما را هم به زحمت در آن سوی آبها می شناسند و در این میان تنها این نام «ایران» است که در این حضورها برجستگی خاصی پیدا می کند.

پس زن یا مرد هنرمندی که نماینده ایران در جشنواره ای اروپایی است باید قبل از هر چیز نمادی باشد از فرهنگ ایرانی. این نماد بودن هم در اولین نگاه به واسطه پوشش ظاهری آدمیان است که رخ می دهد. نه فقط بزرگان دین و علم که حتی امثال جناب رضا مثقالی(!) هم در بیانات خویش از این فرموده سعدی که«نه همین لباس زیباست نشان آدمیت» بارها بهره گرفته اند و می گیرند اما اتفاقا به نظر می رسد در روزگار پست مدرن به اندازه سرشت زیبا به پوششی زیبا و استاندارد هم نیازمندیم. این زیبایی هم نه به کیفیت اعلای پارچه ای است که لباسمان از آن دوخته شده نه به برندی که بر لباسمان الصاق شده و نه حتی به قیمتی که در واقعیت یا رویا(!) برای خرید لباس داده ایم. همه چیز برمی گردد به عنصری به نام تناسب که اگر در پوشش رعایت نشود گران ترین لباسها و معتبرترین برندها هم به کار نمی آیند.

ادای دین به چپی های دهه پنجاه!
اخیرا یک فیلم ایرانی به نام «گس» جایزه بهترین بازیگران نوظهور را از جشنواره ای به نام «رم» دریافت کرد؛ جشنواره ای که یک سینماگر مهاجر ایرانی به نام امیر نادری در هیات داوران آن حضور داشت. اینکه آیا حضور «گس» در این جشنواره به واسطه حضور امیر نادری بود یا نه را نمی دانیم. اینکه جایزه ای که این فیلم گرفته چقدر اعتبار دارد را هم کارشناسان امور جشنواره ای و از جمله کسی مانند امیر اسفندیاری(!) باید تعیین کند. اما ورای این جایزه، کیفیت پوشش بازیگران این فیلم که دسته جمعی روی فرش قرمز رفته و عکس یادگاری گرفته بودند است که بیش از پیش در کانون توجه قرار دارد چراکه به جز یکی دو مورد بقیه با پوششی کاملا نامتناسب روی فرش قرمز رفته بودند.

بازیگران «گس» در اختتامیه جشنواره فیلم رم
مراسم فرش قرمز، «شب هالووین» نیست که هر چه دهشتناکتر ظاهر شویم، پیشروتر قلمداد شویم. این مراسم «سیزده به در» هم نیست که هر چه پوششمان راحتتر باشد، لذت بیشتری از همراهی با جمع ببریم. این خوب نیست که یک بازیگر ایرانی هنوز نداند چه لباسی را کجا باید بپوشد.
اینکه بازیگری با شلوار نیم-بگ و پوتین روی فرش قرمز ظاهر می شود چه معنایی دارد؟ آیا این بازیگر می خواسته از این حضور در جهت ادای دین به چپی های دهه پنجاه استفاده کند؟ خوب اگر هدف این بوده به جای کمربند هم فانوسقه می بست که تناسب بهتری به پوشش اش بدهد.
اینکه بازیگری با پوشش «دلقک» فیلم «جاده» فلینی روی فرش قرمز می ایستد چه معنایی دارد؟
اینکه یک بازیگر فرش قرمز را با مجلس عروسی اقوام اشتباه گرفته و یک لباس ماکسی را به عنوان پایه پوشش خود استفاده می کند چه معنایی دارد؟ عجیب تر اینکه این دوست لباس ماکسی خود را با کُتی اسپرت سِت کرده!

هدف از انتخاب یونیوفورمی زیپ دار به عنوان لباس غالب بازیگری دیگر چه معنایی داشته؟ لباسی که زیپی سراسری دارد به کار شرکت در همایشهای رسمی نمی آید. از این لباس می شد در یک نشست دوستانه استفاده کرد نه روی فرش قرمز.

فیگور به سبک میدان آزادی!
فارغ از عدم تناسب پوشش، فیگورهای بازیگران «گس» روی فرش قرمز هم به شدت تصنعی به نظر می رسد. چرا؟ بازیگران هر کاری که بلد نباشند فیگور گرفتن در برابر دوربین را که خوب بلدند. پس چرا حالت ایستادن اغلب بازیگران، فیگورهای عکاسان میدان آزادی(!) را متبادر می کند؟

به نظر می رسد مشکل اصلی این دوستان فارغ از نداشتن مشاوری که در زمینه پوشش به آنها آگاهی دهد ذوق زده شدن از قرارگیری در برابر لنز دوربین عکاسان یک جشنواره اروپایی است. دوستان آن قدر هیجان زده شده بودند که به جای تکیه بر ساده ترین اصل موردنیاز در زمان ورود استرس به روح که ایجاد تعادل ذهنی و تفکر درباره شرایط است سعی کرده اند با رفتارهایی به شدت اگزجره فریاد بزنند:«توروخدا! ما را تماشا کنید!»

آفرین به محمدرضا غفاری
عیبها را گفتیم بد نیست به اندازه یک خط، حُسن پوشش گروه بازیگران را هم بگوییم؛ محمدرضا غفاری نه سعی کرده بود لباس عجیب و غریب بپوشد و نه سعی کرده بود با پوشش اش به کسی ادای دین کند. او معقول ترین و در عین حال متناسب ترین پوشش این جمع را داشت و با فیگورهایی کاملا طبیعی زیباتر از بقیه به چشم آمد.

5 بازیگر مشهور هالیوود که در کودکی مورد تجاوز قرار گرفته‌اند!

5 بازیگر مشهور هالیوود که در کودکی مورد تجاوز قرار گرفته‌اند!
پنج بازیگر مشهور هالیوود را که در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند را بشناسید. تجاوز به کودکان یکی از زشت‌ترین رخدادهایی است که در کشورهای مختلف مجازات‌های بسیار سنگینی برای آن در نظر گرفته شده است.

 
 
 
 تجاوز به کودکان یکی از زشت‌ترین رخدادهایی است که در کشورهای مختلف مجازات‌های بسیار سنگینی برای آن در نظر گرفته شده است. این مقوله متاسفانه آمار نگران‌کننده ای دارد و علی‌رغم برخورد قاطع قانون با این موضوع، هنوز هم همه روزه در گوشه و کنار خبرهایی از وقوع آن به گوش می‌رسد.

، قانون‌آنلاین به نقل از «MovieMag» پنج بازیگر مشهور هالیوود را که در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند، معرفی کرده است:

تری هچر (Teri Hatcher):
برنده گلدن گلاب برای بازی در سریال «کدبانوهای وامانده»، از جمله بازیگران شناخته‌شده هالیوود است که در سنین کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. تری هچر در دورانی که تنها 8 سال سن داشت، بارها توسط عمویش مورد آزار و اذیت قرار گرفت اما هرگز این راز را فاش نکرد تا اینکه مدت‌ها بعد زمانی که متوجه شد عمویش به یک دختر نوجوان دیگر نیز تجاوز کرده و آن دختر هم خودکشی کرده، تصمیم به علنی کردن این موضوع گرفت و در نهایت عموی جنایتکار وی در سال 2002 به تحمل 15 سال حبس محکوم شد.

http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/tajavoz-hallywood3.jpg
کوئین لطیفه (Queen Latifah):
بازیگر، خواننده و تهیه‌کننده مشهور هالیوود یکی دیگر از قربانیان تجاوز بوده که این تجاوز توسط پرستاری که مسئول نگهداری وی در دوران کودکی بوده، رخ داده است. کوئین لطیفه این موضوع را اولین بار در مصاحبه با مجله اِسنس علنی کرد و گفت که «من هرگز به کسی نگفتم که اون به من تجاوز کرده. من این مسئله رو به فراموشی سپردم و دیگه به آدم‌ها اجازه ندادم زیادی به من نزدیک بشوند! من باید سال‌ها پیش ازدواج می‌کردم اما این موضوع واقعاً باعث به وجود آمدن مشکلاتی برایم شده بود.»

http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/tajavoz-hallywood2.jpg
ریتا هیورث (Rita Hayworth):
بازیگر محبوب آثار کلاسیک هالیوود و همسر سابق اورسن ولز و شاهزاده علی‌خان نیز از جمله قربانیان تجاوز است. ریتا هیورث در دوران کودکی یک رقصنده بود و به همراه پدرش به سرتاسر کشور سفر کرده و برنامه اجرا می‌کرد اما پدرِ ریتا به نام ادواردو، به شنیع‌ترین شکل ممکن در جریان این سفرها به ریتا تجاوز می‌کرد و گفته شده که این تجاوزها گاها به دو بار در روز هم می‌رسیده است! نکته عجیب درباره ریتا هیورث این است که وی تا مدت‌ها فکر می‌کرده این نوع رفتارها بین پدر و دختر یک مسئله عادی و مرسوم محسوب می‌شود و زمانی که این داستان را برای اولین بار با همسرش اورسن ولز در میان گذاشت، تازه متوجه شد که حقیقت به چه شکل بوده است!

http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/tajavoz-hallywood1.jpg
اشلی جود (Ashley Judd):
بازیگر مطرح هالیوود و ستاره فیلمهایی نظیر «مخمصه» و «حشره» هم یکی از چهره‌های شناخته‌ شده‌ای است که در دوران کودکی به آنها تجاوز شده است. اشلی جود در خاطراتش که تحت عنوان «همه‌اش تلخ و شیرین است» منتشر شده، نوشته که وی در دوران کودکی توسط فردی که به وی اجازه بازی کردن با دستگاه معروف پینبال را می‌داده مورد تجاوز قرار گرفته است.

http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/tajavoz-hallywood.jpg
اپرا وینفری (Oprah Winfrey):
یکی از قدرتمندترین و ثروتمندترین افراد جهان و کاندیدای اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم «رنگ ارغوانی»، مشهورترین زن در جهان است که در کودکی بارها مورد تجاوز قرار گرفته است. اُپرا زمانی که 6 ساله بود به همراه مادرش به میلواکی مسافرت کرد و زمانی که مادرش برای تامین خرج خانواده‌اش ساعت‌ها کار می‌کرد، عموی وی و یکی از دوستان خانوادگی‌شان بارها اُپرا را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند. بعدها در سن 9 سالگی نیز وی مورد آزار و اذیت یکی از اقوام 19 ساله‌اش قرار گرفت، به طوری که مجبور شد از آن محل بگریزد و برای زندگی بهتر تلاش کند.

جراحی زیبایی در ستاره های سینمای ایران + تصاوير

جراحی زیبایی در ستاره های سینمای ایران + تصاوير
جراحی زیبایی بین بازیگران ایرانی به حدی رایج شده که دیگر حتی صدای نیکی کریمی بازیگر سینما را هم درآورده است. او در اعتراضی به بازار داغ لب ها، چانه ها و گونه های تزریق شده و کاشته شده توسط بازیگران اشاره کرده و...

اعتراض نیکی کریمی به افزایش جراحی های زیبایی بازیگران ایرانی و مصنوعی شدن قیافه های آنها، بهانه ای شد تا نظر چند بازیگر را درباره جراحی زیبایی جویا شویم. بازیگران خانم و آقا، جوان و پیشکسوت اغلب با افراط در جراحی زیبایی مخالفند ولی بعضی ها مثل بهنوش بختیاری و سپند امیرسلیمانی، نظرات متفاوتی دارند.

جراحی زیبایی بین بازیگران ایرانی به حدی رایج شده که دیگر حتی صدای نیکی کریمی بازیگر سینما را هم درآورده است. او در اعتراضی به بازار داغ لب ها، چانه ها و گونه های تزریق شده و کاشته شده توسط بازیگران اشاره کرده و گفته است: «بعد از دیدن فیلم «گذشته» و دیدن سیمای ساده «برنیس بژو» با خودم فکر کردم واقعا چه بر سر این جامعه آمده؟ بازیگری که فیلمش برنده اسکار است و اینقدر شانس کار در اروپا و هالیوود را دارد و تازه شاید رقابت گسترده ای پیش رو دارد، با این سیمای ساده در فیلم ها حاضر می شود اما بازیگران ما برای زیبا دیده شدن در تنها گستره پیش رو یعنی سینمای ایران دست به هر کاری می زنند که تازه نتیجه اش قیافه ای مصنوعی و غیرعادی و غیرقابل باور است.» اما آیا هنرپیشه های ایرانی بیشتر از باقی هنرپیشه های دنیا جراحی می کنند؟

اگرچه آمار و ارقام مشخص و قابل استنادی وجود ندارد اما بعضی از صاحبنظران این حوزه معتقدند بازیگران هالیوودی مشهور هم کمتر از هنرپیشه های وطنی دست به دامان جراحی های زیبایی نمی شوند و چه بسا حتی بیشتر از همتایان ایرانی خودشان در فکر زیباتر شدن باشند اما چیزی که باعث تفاوت این دو دسته می شود، فرم و اجرای جراحی هاست.

در واقع خارجی ها خیلی ظریف و زیرپوستی جراحی می کنند؛ طوری که شما اگر عکس های قبل از عملشان را ندیده باشید، محال است بفهمید این آدم در چهره اش دستی برده ولی ایرانی ها آنقدر سر و شکل مصنوعی و غلو شده ای برای خودشان درست می کنند که تشخیص اینکه خانم بازیگر همان بازیگر آشنای قبل از جراحی پلاستیک است گاهی دشوار می شود.

با این وجود، دکتر سعید معیدفر، جامعه شناس معتقد است خاورمیانه ای ها، یعنی ایرانی ها، عرب ها و ترکیه ای ها بیش از جوامع غربی به جراحی زیبایی رو می آورند: «در اروپا آدم ها بسیار راحت از خانه خارج می شوند و حتی اگر ظاهرشان چندان زیبا نباشد، از این مسئله اصلا خجالت نمی کشند و راحت برخورد می کنند اما در ایران فرد می رود و جراحی می کند. در فیلم ها و حتی گزارش های خبری اروپایی هم همینطور است و بعضی از آنها با قیافه های عجیب و غریبی حاضر می شوند و احساس خجالت هم نمی کنند. چرا؟ چون خودشان را در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ممتاز می دانند، بنابراین دلیل اهمیت دادن بیش از حد در خاورمیانه، به خصوص در ایرانی ها تاخر در توسعه یافتگی در ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است؛ یعنی می توان گفت ما از شکل، در حال حرکت به سمت محتوا هستیم و این مدرن شدن در حال حاضر در شکل و ظاهر خودش را نشان می دهد.»

برای اینکه ابعاد ماجرا روشن تر شود ابتدا سراغ تعدادی از بازیگران وطنی رفتیم و نظرشان را درباره اظهارات نیکی کریمی پرسیدیم تا ببینیم آیا همکارانش نظرهای او را تایید می کنند یا نه.

هما خاکپاش
بهتر از هر کسی در عرصه هنر شخص گریمور است که به عمل های زیبایی و عواقب بعد از آن می تواند پی ببرد. یک گریمور حرفه ای به خوبی می داند که چه سختی ها و عوارضی بعد از عمل جراحی گریبانگیر یک بازیگر می شود. من تا به حال عمل زیبایی انجام نداده ام چون معتقدم چهره من را مردم همانگونه که هست پذیرفته اند. مردماستقبال و نظر خوبی در مورد بازیگرانی که جراحی بیش از حد می کنند از خود نشان نداده اند؛ هر چقدر هم که جراحان در کار خودشان ماهر باشند، به نظر من بهتر است افراد به خصوص قشر هنرمندان از اینگونهعمل ها پرهیز کنند چرا که خداوند به همه انسان ها زیبایی داده است.

http://www.seemorgh.com/uploads/1392/09/jarahi%20zibaee1.jpg
فاطمه گودرزی
من خودمبه زیبایی صورت به خصوص پوست بسیار اهمیت می دهم چون اعتقاد دارم یک انسان سوای بازیگری در هر شغلی که هست باید به زیبایی خود اهمیت بدهد، ولی از آنجا که افراط در هیچ کاری پسندیده نیست من هم با این عمل های رایج بین بازیگران مخالف هستم و معتقدم سادگی خود می تواند بهترین زیبایی باشد.

http://www.seemorgh.com/uploads/1392/09/jarahi%20zibaee2.jpg
مهدی امینی خواه
عمل های زیبایی بیشتر بین بازیگرهای خانم مرسوم است و آقایان کمتر نسبت به خانم ها به این کار می پردازند. من خودم بشخصه زیبایی را دوست دارم و همیشه سعی کرده ام با آراستگی جلوی دوربین ظاهر شوم ولی با گفته های خانم کریمی موافقم و به نظر من هم افراط در عمل های زیبایی برای یک بازیگر مناسب نیست.

http://www.seemorgh.com/uploads/1392/09/jarahi%20zibaee4.jpg
سپند امیرسلیمانی
من در این مورد نظر خاصی ندارم چون هر کسی صلاح کار خودش را می داند. کسی از این کار خوشش می آید و مدام انجام می دهد ولی شخص دیگر اصلا معتقد به اینگونه عمل ها نیست. من نمی توانم قضاوت کنم و همیشه سعی کرده ام در اینگونه مسائل اظهارنظر نکنم.

http://www.seemorgh.com/uploads/1392/09/jarahi%20zibaee5.jpg
بهنوش بختیاری
من وقتی بینی ام را عمل کردم برای خیلی ها آن زمان جای تعجب و سوال داشت و مدام سر زبان ها بود که بهنوش بختیاری بینی اش را عمل کرده است ولی در حال حاضر این اتفاق در بین عامه مردم و هنرمندان شایع شده است. ایرادی در این کار نمی بینم؛ به هر حال ما سوای اینکه یک بازیگر هستیم یک انسانیم. هر کسی هم میل به زیباتر شدن داردو این ذات انسان است. به نظر من مردم بیشتر باید به توانایی و شخصیت واقعی یک بازیگر توجه کنند تا اینکه بخواهند بدانند که فلان بازیگر چه عمل جراحی را انجام داده است.البته من هم با عمل های افراطی مخالفم ولی فی النفسه این کار را اشکال نمی دانم.

http://www.seemorgh.com/uploads/1392/09/jarahi%20zibaee6.jpg
خاطره حاتمی
در مورد صحبت های خانم کریمی هنرمند خوب کشورمان مبنی بر رواج عمل های زیبایی بین هنرمندان به خصوص خانم ها، باید بگویم از دیدگاه منتعادل پایه و اساس هر کاری است. عمل زیبایی به خودی خود ایرادی ندارد ولی اگر از حالت تعادل خارج شود و به افراط تبدیل شود من هم با آن موافق نیستم. یک بازیگر به اعتقاد من باید چهره طبیعی و واقعی خودش را جلوی لنز دوربین به مردم نمایش دهد. البته تغییرات جزیی به منظور بهتر نمایان شدن بد نیست ولی اگر بازیگری بخواهد مدام این تغییرات را انجام دهد و چهره اش را از حالت طبیعی خارج کند، بله با نظر خانم کریمی موافقم.

http://www.seemorgh.com/uploads/1392/09/jarahi%20zibaee7.jpg
شراره رخام
شراره رخام را معمولا به جای اینکه با بازی هایش بسنجند با تعداد عمل های زیبایی اش می سنجند؛ مانند جراحی بینی، پروتز لب و تزریق بوتاکس.

http://www.seemorgh.com/uploads/1392/09/jarahi%20zibaee8.jpg
هانیه توسلی
هانیه توسلی جزو بازیگرانی است که بینی اش را عمل کرده است. اگرچه این موضوع چندان جلب توجه نمی کند چون فرم کلی بینی اش به هم نریخته است.


 

10 عدد از ترسناک ترین فیلم هایی که در هالیوود ساخته نشده است! + تصاویر

فیلم حلقه
دختری که موهای سرش، صورتش را پوشانده است، از برخی دستگاه های تکنولوژیک بیرون می آید؛ این رویداد در فرهنگ ژاپنی متداول می باشد، امّا برای آمریکایی ها کاملا جدید بود.....

 
                                                         
 
 
 
 
 
تنها می توانم از دو فیلم هالیوودی نام ببریم که مرا تا سر حدّ مرگ ترساندند- جن گیر و حس ششم.
امّا در دنیای خارج از هالیوود، فیلم هایی وجود دارند که روزهای احتضار را برایم به دنبال می آورند. نویسندگان و کارگردانان آسیایی در ترساندن انسان ها، بسیار فوق العاده عمل می کنند.
در واقع، اقتباس از این فیلم های ترسناک آسیایی، به رویه ای عادی و نوعی عادت برای هالیوود تبدیل شده است. با وجود خرج های میلیون دلاری و هزاران بیننده منتظر، این فیلم ها ارزش ترس بسیار کمتری نسبت به فیلم های آسیایی دارند و معمولا با شکست روبه رو می شوند. بودجه ساخته یکی از این فیلم های ترسناک در آسیا، کمتر از 10 هزار دلار است.
بهتر است کمی به این افراد کم توقع کمک نماییم؛ و تلاش کنیم تا فروش خوبی در سینماهای جهان داشته باشند.

10. یتیم خانه
 
یتیم خانه
کشور: اسپانیا
کارگردان: خوان آنتونیو بایونا
درباره فیلم: کودکان شیرین ترین موجودات این کره خاکی هستند؛ امّا در عین حال ترسناک ترین آنها نیز به شمار می آیند.
این فیلم متمرکز بر فردی به نام لورا است که با خرید یتیم خانه محبوب دوران کودکی خویش، آرزو دارد تا آن را بازسازی نموده و به محلی دل انگیز برای کودکان ناتوان تبدیل کند. با این حال، لورا ناخواسته تخیل پسر خویش را بیدار می کند که شروع به صحبت درباره دوستی نامرئی می نماید.
پیشرفت فیلم بسیار منحصر به فردتر از شروع آن است؛ اینکه فیلم چگونه توانسته است هنر و ترس را با هم ترکیب نماید. چند کلیشه ترسناک در فیلم وجود دارد، امّا روند فیلم به گونه ای است که ضربان قلب را به شدّت افزایش می دهد.

9. اجازه بده آدم درست وارد شود
 
اجازه بده آدم درست وارد شود
کشور: نروژ
کارگردان: توماس آلفردسون
درباره فیلم: با تمام سر و صداهایی که درباره فیلم گرگ و میش بر پا گشته است، بسیار لذّت بخش است تا فیلمی درباره یک خون آشام واقعی ببینیم که از داستانی بسیار فوق العاده برخوردار است. در بین فیلم هایی که تاکنون درباره خون آشام ها ساخته شده است، این فیلم بهترین است- هم به خاطر شخصیت پردازی و هم فیلمبرداری چشم نوازش.
این فیلم درباره یک دختر 12 ساله آزار دیده و یک دختر 12 ساله دیگری است که مدّت زمان زیادی است، 12 سال سن دارد. مجتمع های دلتنگ کننده سوئدی در طول فصل زمستان، پیچیدگی بیشتر و لایه ضخیم تری از وحشت و ترس را به فیلم می افزاید.

8. ساسپیریا
 
http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/8sc.jpg
کشور: ایتالیا
کارگردان: داریو آرجینتو
درباره فیلم: نگاهی به این عکس کنید. اگر ناگهان چنین شخصیتی را در خانه خود ببینید، ممکن است بخندید، امّا اگر او چاقویی در دست داشته باشد، ممکن است از حال بروید.
این فیلم را در دهه 1970 میلادی ساخته شده است، امّا صحنه های ترسناک آن هنوز وحشت آور می باشد.

7. حلقه
 
حلقه
کشور: ژاپن
کارگردان: هیدیئو ناکاتا
درباره فیلم: دختری که موهای سرش، صورتش را پوشانده است، از برخی دستگاه های تکنولوژیک بیرون می آید؛ این رویداد در فرهنگ ژاپنی متداول می باشد، امّا برای آمریکایی ها کاملا جدید بود.
بنابراین، هنگامی که ساداکاو از تلویزیون به بیرون می خزد، بسیاری از آمریکایی هایی که بیش از یک دستگاه تلویزیون در خانه داشتند، شروع به نابودی آنها کردند.
ژاپنی دیوانه!!!  

6. فصل 9
 
فصل 9
کشور: ایالات متحده آمریکا
کارگردان: براد آندرسون
درباره فیلم: داستان فیلم در یک آسایشگاه روانی دور افتاده اتفاق می افتد. دیدن مکانی از تلویزیون که هیچ چیز درباره اش نمی دانید، می تواند تا حد مرگ ترسناک باشد. سپس وارد آن می شوید و رنگ های کنده شده دیوارها، داستان های عذاب آور بیمارانش را بازگو می نماید. دیوارهای ترک خورده و رنگ های کنده شده، زندگی های فرو ریخته بازیگران اصلی فیلم را منعکس می نماید. هر گوشه سیاهی، رازهای وحشتناکی را در خود نگاه داشته است.
من نمی دانم چرا هر شخصی که عاقل به نظر می رسد می خواهد تاریخ این مکان را کشف نماید؛ امّا راز این مکان از نگاه یکی از نظافت چی ها آشکار می گردد. آنها صداهای چند نفر را می شنوند، که تماما از درون یک شخص بیرون آمده اند؛ یک قاتل.   

Jian Gui5. / چشم
 
چشم
کشور: هنگ کنگ
کارگردان: اوکسید پانگ چان و دنی پانگ
درباره فیلم: وونگ کار مان از زمانی که 2 سال داشته، نابینا بوده است. هنگامی که 18 ساله می شود، عمل پیوند قرنیه را انجام می دهد، بدون آنکه بداند چشم های او چیزهایی را می بیند که دیگران قادر به دیدنش نیستند.
چگونه می شود در این دنیا از چشم های خود فرار کرد؟ تصور کنید که تمام طول زندگی خود چیزی ندیده اید، ناگهان چشمان تان باید این موجودات عجیب را ببیند. واقعا دیوانه کننده است.
نسخه هالیوودی این فیلم با همین نام ساخته شده است.

4. Sigaw/ اکو
 
اکو
کشور: فیلیپین
کارگردان: یام لاراناس
درباره فیلم: بدلیل آنکه با فیلمی آمریکایی اشتباه گرفته نشود، با نام انعکاس صدا روانه بازار فیلم بین المللی شد.
این یکی از معدود فیلم هایی است، مانند یتیم خانه، که توانست روایت فوق العاده ای را همراه با صحنه های ترسناک به بیننده هدیه نماید. این فیلم از آن فیلم هایی نیست که شما را وحشت زده رها نماید. بلکه شما را مجذوب خود خواهد نمود. واقعا فوق العاده است. در ساخت این فیلم، از دستگاه هایی استفاده شده که پیش از آن در هیچ فیلمی بکار برده نشده بود.
هالیوود برای از بین بردن چنین فیلم های ترسناکی، فوق العاده عمل می کند. نمونه ای از این فیلم در هالیوود تولید شده که بسیار ضعیف است.

3. Ju-on/ کینه
 
کینه
کشور: ژاپن
کارگردان: تاکیشی شیموزو
درباره فیلم: داستان فیلم درباره معلمی است که به طرزی وحشیانه زن و پسر کوچکش را به قتل می رساند و دلیل آن تنها حسادت است. معلم پسر تصمیم می گیرد تا به دنبال او بیاید؛ هنگامی که وارد خانه می شود فقط روح مرده مادر او را پیدا می کند. معلم بر اثر حمله قلبی می میرد و خود تبدیل به یک روح می شود.
سال ها پس از آن، مستاجران جدید وارد این خانه شده و همان اشتباه را تکرار می کنند.
هالیوود نسخه ای از این فیلم و با همین نام را ساخته است.

2. ضبط/ قرنطینه
 
ضبط
کشور: اسپانیا
کارگردان: جاموئی بالاگوریو و پاکو پلازا
درباره فیلم:
این فیلم داستان یک خبرنگار شبانه اسپانیایی به نام آنجلا ویدال را از طریق لنز دوربین فیلمبردار او، پابلو، روایت می کند. آنها به دنبال آتش نشانان در یک خانه می روند که می خواهند زنی را نجات دهند. آنها به طبقه بالا می روند تا آن زن را پیدا کنند.
چیزی درباره این فیلم نمی گویم. فقط دیدن این فیلم را از دست ندهید.
از این فیلم نیز هالیوود نسخه ای ساخته است.

1. شاتر
 
شاتر
کشور: تایلند
کارگردان: بانجونگ پیسانکان و پارکپووم وانگپووم
درباره فیلم: همه چیز درباره این فیلم بسیار ساده آغاز می شود. یک عکاس و نامزدش، نورها و تصاویر عجیبی را در عکس هایی می یابند که این عکاش گرفته است. آنها می خواهند علّت آن را بفهمند.
امّا نوآوری این فیلم، سبک ترساندن آن، و فیلمبرداری منحصر به فردش، ترس بیشتری را به شما انتقال می دهد. حس ترسی که ممکن است این اتفاق برای شما هم روی دهد.
و آخر داستان؛ خود پیش بینی کنید!!!


شنبه 25 آبان 1392برچسب:باران,کوثری,در,دوران,کودکی + عکس, :: 12:2 قبل از ظهر :: نويسنده : سحر

باران کوثری در دوران کودکی + عکس

باران کوثری در دوران کودکی + عکس
باران کوثری بازیگر سینمای ایران که آخرین ساخته اکران شده اش «من مادر هستم» بود از دوران کودکی به واسطه نسبت خانوادگی اش با پدرش جهانگیر و مادرش پوران درخشنده همواره در کانون توجه قرار داشت و ....

 
 
 
 
باران کوثری بازیگر سینمای ایران که آخرین ساخته اکران شده اش «من مادر هستم» بود از دوران کودکی به واسطه نسبت خانوادگی اش با پدرش جهانگیر و مادرش پوران درخشنده همواره در کانون توجه قرار داشت و نخستین بار زمانی که شش ساله بود در «بهترین بابای دنیا» به کارگردانی داریوش فرهنگ ایفای نقش کرد. تصویر زیر یکی از تصاویری است که در دوران کودکی از وی گرفته شده است.

خانم خیراندیش! این‌بار به خیر گذشت اما ...

خانم خیراندیش! این‌بار به خیر گذشت اما ...
خانم گوهر خیراندیش! صنعت فیلم‌سازی ایران، قاتل است. در اینجا کسی در پشت‌ صحنه به سلامتی و جان شما فکر نمی‌کند. خانم خیراندیش! در صنعت فیلم‌سازی کشور ما، «ایمنی صحنه و پشت‌صحنه» شناخته‌شده نیست.

 
 
 «فرورتیش رضوانیه» طی یادداشتی در پارسینه با اشاره به حادثه روی داده برای گوهر خیراندیش، بر ضرورت توجه به امنیت صحنه و پشت صحنه در آثار سینمایی و تلویزیونی تاکید کرد.

برضوانیه نوشته است: «سرکار خانم گوهر خیراندیش! من تعارف ندارم و مقدمه‌چینی هم نمی‌کنم. شما امروز سالم هستید اما به زودی جان خودتان را از دست می‌دهید.

اگر این‌بار نجات یافتید و توانستید از حادثه رانندگی مقابل دوربین جان سالم به در ببرید، بار بعدی مشخص نیست چه اتفاقی برایتان رخ خواهد داد.

خانم گوهر خیراندیش! صنعت فیلم‌سازی ایران، قاتل است. در اینجا کسی در پشت‌ صحنه به سلامتی و جان شما فکر نمی‌کند. در همه جای دنیا وقتی قرار است بازیگر از عرض خیابان عبور کند، مسیر را مسدود می‌کنند، سپس اتومبیل‌هایی که بدلکاران راننده آن هستند خیابان را اشغال می‌کنند. آنها می‌دانند که با چه سرعتی و از کدام لاین حرکت کنند تا همه چیز طبق برنامه پیش برود و جان بازیگر در امان باشد اما در ایران کارگردان شما را مجبور می‌کند تا از عرض یک خیابان واقعی با اتومبیل‌های واقعی رد شوید و اصلا کسی به این فکر نمی‌کند که شاید با یک شهروند حواس‌پرت یا یک دپیلمات خارجی مست تصادف کنید.

خانم خیراندیش! در صنعت فیلم‌سازی کشور ما، «ایمنی صحنه و پشت‌صحنه» شناخته‌شده نیست. پیش از شما، خانم «مریلا زارعی» از یک قدمی مرگ گریخت اما باز هم کسی به ایمنی توجهی نکرد. ویدئوی دوربین مخفی «رامبد جوان» را که در آن با «حامد بهداد» شوخی کرده، ببینید. ماجرا دقیقا وسط خیابان خرمشهر رخ می‌دهد و در آنجا بازیگر دوربین مخفی ناگهان روی زمین می‌افتد و خیلی شانس می‌آورد که یک اتومبیل از روی سرش رد نمی‌شود.

همچنین اگر حوادث پیش‌بینی نشده سریال «خواب و بیدار» را بررسی کنید، متوجه می‌شوید که آقای «مهدی فخیم‌زاده»، رکورددار اتفاقات بد و افتضاح پشت‌صحنه هستند. از پرتاب اشتباه گاز اشک‌آور واقعی به میان صحنه گرفته تا تصادف اتومبیلی که تصویربردار داخل صندوق‌عقب آن نشسته، حوادثی است که سلامتی و جان عوامل را به خطر انداخته اما کسی به آن اهمیتی نمی‌دهد.

خانم خیراندیش! ما درباره جان خودمان هم با دیگران تعارف داریم. اگر روزی که خانم «پگاه آهنگرانی» تا نزدیکی بروز ضایعه نخاعی رفت، در رودربایستی با سینمای ایران گیر نمی‌کرد و پیگرد قانونی عاملان حادثه را پیگیری کرده بود، امروز کمتر شاهد این حوادث بودیم.

خانم خیراندیش! امروز خیلی‌ها خودشان را «بدلکار حرفه‌ای» می‌نامند و با سقف دستمزدهای مختلف در سینما و تلویزیون مشغول به کار هستند، در صورتی که هیچ‌یک به معنای واقعی حرفه‌ای نیستند. سال‌ها قبل فردی خود را بدلکار حرفه‌ای سریال «هشدار برای کبرا 11» معرفی کرد و پس از مدتی مشخص شد در کشور آلمان تنها به پرش از ارتفاع مشغول بوده و تخصص دیگری ندارد. اما بعضی کارگردان‌ها شیفته رزومه و حرف‌های هیجان‌انگیزش شدند و به هشدارهای دیگران گوش ندادند و در نهایت به او اجازه دادند تا در اقدامی عجیب و باورنشدنی جان خود را مقابل دوربین از دست بدهد. مرگ او هنگام تصویربرداری سکانسی رخ داد که در طول تاریخ سینمای جهان هم بی‌سابقه بوده و کسی چنین اشتباهی را مرتکب نشده است اما مردم این را نمی‌دانند و شما که در سینما هستید، می‌دانید.

خانم خیراندیش! ما در ایران بدلکار حرفه‌ای واقعی نداریم. شما می‌دانید که همیشه در پشت‌صحنه‌ها اتفاقات بدی رخ می‌دهد اما آن را به رسانه‌ها اعلام نمی‌کنند تا عملکرد و اعتبار بدلکاران خودنما و شعور عوامل فیلم مورد پرسش قرار نگیرد.

خانم خیراندیش! ما مسئول ایمنی صحنه و پشت‌صحنه نداریم. ما فکر می‌کنیم فیلم ساختن فقط به دوربین و سه‌پایه و کلاکت و صندلی کارگردان نیاز دارد. ما بازیگران را هر روز تا یک قدمی مرگ می‌فرستیم و خودمان را پاک‌ترین سینمای جهان می‌نامیم.

خانم خیراندیش! شما بسیار خوش‌شانس هستید که اکنون نفس می‌کشید و می‌توانید حرف بزنید اما من همچنان نگران حوادث آتی هستم و هیچ کاری از دستم ساخته نیست.

خانم خیراندیش! چند سال قبل مرکز 110 تهران بزرگ از وقوع یک سرقت مسلحانه در خیابان کریمخان‌زند مطلع شد. ماموران پلیس با سرعت خودشان را به محل حادثه رساندند و همان هنگام متوجه شدند که در آنجا یک گروه فیلمبرداری بدون هماهنگی با نیروی انتظامی مشغول کار است و ماجرای سرقت واقعی نیست.

در حادثه مشابهی که در یک کشور آفریقایی رخ داد، وقتی پلیس به یک صحنه سرقت رسید، گروه فیلمبرداری را ندید و با شلیک یک گلوله به زندگی بازیگر فیلم که نقش سارق را ایفا می‌کرد، پایان داد. در خیابان کریمخان‌زند هم این اتفاق ممکن بود رخ دهد اما بخت با آنها یار بود و گلوله‌ای شلیک نشد.

خانم خیراندیش! به‌زودی یکی از همکاران شما در یکی از همین حوادث جانش را از دست می‌دهد. مطمئن باشید بعد از آن هم کسی به امنیت پشت‌صحنه اهمیتی نخواهد داد. من نگران هستم که شما یا دیگر هنرمندان جان خود را به خاطر ناکاربلدی عوامل یک گروه فیلم‌سازی از دست بدهید.

خانم خیراندیش! نه در تلویزیون آقای ضرغامی و نه در جایی که نام آن را «خانه سینما» گذاشته‌اند، کسی به هشدارهایی که از سال 87 دادم، اهمیتی نداد و نگران جان و سلامتی شما نشد.

خانم خیراندیش! خوشحالم که شما می‌توانید سلامتی خود را دوباره به دست بیاورید اما نمی‌توانم نگران نباشم. ممکن است حادثه بعدی دوباره برای خود شما رخ بدهد.

خانم خیراندیش! من اهل کافه رفتن نیستم و دوست و رفیقی ندارم تا گفته‌هایم در نشریات سینمایی منعکس شود. از شما خواهش دارم به این سینما بگویید که ایمنی پشت‌صحنه را جدی بگیرد.»

چطور ستاره سینمای جهان شدم؟! (ستاره های زن + تصاویر)

 چطور ستاره سینمای جهان شدم؟! (ستاره های زن + تصاویر)
مادر اسکارلت یک تهیه کننده سینمایی بود و زمینه ورود او به بازیگری را از زمان کودکی اش فراهم کرد؛ اسكارلت فقط هفت‌ساله بود كه بازی در تلویزیون را آغاز كرد، اما نقشی كه او را به شهرت رساند....

 
بازیگران سینمای جهان بسیار اند اما تنها اندکی از آنها به ستاره‌های بازیگری بدل شده و در آسمان سینما می‌درخشند.
معمولا ستاره‌های سینمای جهان یا تحصیل کرده نمایش و سینما و یا آموزش دیده بازیگری در آموزشگاه‌های معتبر جهان هستند که معمولا در ارتباط با کارگردان‌های بزرگ جهان یا بنگاه‌های استعدادیابی معتبر پله‌های ترقی را طی کرده و به شهرت جهانی می‌رسند.
در گزارش تصویری زیر قصد داریم، نگاهی گذرا به زندگی ستاره‌های زنده سینمای جهان بیاندازیم و مسیر اوج‌گیری آنها را در آسمان سینمای جهان مشاهده کنیم. 
 
نیکول کیدمن «نمایی از فیلم داگویل»

نیکول کیدمن «نمایی از فیلم داگویل»

او که از 3 سالگی کار یادگیری باله را آغاز کرده بود در سـن 10 سالگی به دلیل علاقه شدید به نمایش در یک مـدرسه تئاتر ثبت نام کند. وی در دبیرستان سیدنی بـه تـعـلـیـم تـئاتر پرداخت اما از آنجایی که مادرش به سرطان مبتلا گشـت بـرای مـراقبت از مادرش ناچار بـه تـرک تـحـصـیل شد. نخستین حضور وی در تلویزیون درمـوزیـک ویدئوی PAT WILSON در ترانه ای بنام BOP GIRLصـورت گـرفـت هنگامی‌که وی تنها 15 سال سن داشت. او سپس در چندین فیلم و سریال تلویزیون استرالیا ایفای نقش کرد. سـرانـجـام سال 1989 در نقش آفرینی در فیلم DEAD CALM توجه جهانیان را بخود معطوف ساخت. اما بازی او در «چشمان باز بسته» کوبریک او را به یک ستاره بدل کرد.
 
کیت بلانشت «نمایی از فیلم مورد عجیب بنجامین باتن»

کیت بلانشت «نمایی از فیلم سرگذشت بنجامین باتن»

 او که از کودکی به نمایش علاقمند بود رشته تئاتر را برای تحصیل آکادمیک انتخاب کرد. از انستیتوی ملی هنرهای نمایشی استرالیا در ١٩٩٢ فارغ‌التحصیل شده و خیلی زود در عرصه تئاتر به شهرت رسیده است. بازی او در سال ١٩٩٧در فیلم «اسکار و لوسیندا» مورد توجه منتقدان قرار گرفت، اما یک سال بعد بازی در نقش ملکه الیزابت اول در فیلمی ‌‌از شکار کاپور از وی بازیگری با شهرت جهانی ساخت.
 
کیت وینسلت «نمایی از فیلم تایتانیک»

کیت وینسلت

او از بازیگرانی است که بازیگری در خون و خانواده اوست؛ پدرش راجر وینسلت و مادرش سالی بریج ـ وینسلت هر دو بازیگر بودند. پدربزرگ و مادربزرگ مادری او الیور و لیندا بریج هم در كار تئاتر بودند. و دایی او رابرت بریج در كار صحنه تئاتر مشغول به كار بود. او در سن 11 سالگی در یك پیام بازرگانی ایفای نقش كرد. تبلیغ برای پفکهای شکری، نوعی غذای کودک. کیت درس هنرپیشگی را در همان سن شروع كرد و نتیجه آن راه یافتن به دبیرستان هنر شد. كیت اجرا در مدرسه هنر را از همین زمان اغاز کرد تا اینکه اولین بازی خود را در سن 17 سالگی در نقش یك نوجوان در فیلم Heavenly Creatures بازی می‌كرد. اگر چه این فیلم خیلی معروف نشد ولی مورد ستایش منتقدان قرار گرفت. اما در سال 1997 او به یک هنرپیشه جهانی بدل شد؛ در این سال وی در فیلم تایتانیک ساخته جیمز کامرون بازی کرد و درخشید.
 
اسکارلت یوهانسون «نمایی از فیلم دختری با گوشواره‌های مروارید»

اسکارلت یوهانسون «نمایی از فیلم دختری با گوشواره های مروارید»

 او که امروز به عنوان جوان‌ترین پدیده بازیگری ‌هالیوود شهرت دارد به خاطر خانواده سینمایی‌اش خیلی زود وارد هنر سینما شد. مادر اسکارلت یک تهیه کننده سینمایی بود و زمینه ورود او به بازیگری را از زمان کودکی اش فراهم کرد؛ اسكارلت فقط هفت‌ساله بود كه بازی در تلویزیون را آغاز كرد، اما نقشی كه او را به شهرت رساند، بازی در مقابل بیل مورای در فیلم «گمشده در ترجمه» بود. او بعد از بازی در این فیلم در دو فیلم وودی آلن (امتیاز نهایی و اسكوپ) و فیلم «كوكب سیاه» برایان دپالما بازی كرد و پس از آن به هنرپیشه ای در کلاس جهانی بدل شد.
 
جولیا رابرتز «نمایی از فیلم نزدیک تر»

جولیا رابرتز «نمایی از فیلم نزدیک تر»

او هم از بازیگرانی بود که در خانوده هنری و در عین حال عجیب به دنیا آمد؛ مادر جولیا بتی لو (یك هنر پیشه و منشی كلیسا است و پدرش هم به عنوان فروشنده جاروبرقی و نویسنده و هنر پیشه كار می كرد! جولیا آرزو داشت دامپزشك بشود و علاقه ای هم به بازیگری داشت اما بعد از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان به مدرسه تئاتر رفت. یکی از عواملی که جولیا را به شهرت رساند مدل شدن او برای عکاسان هنری و همینطور عکس‌های تبلیغاتی بود که باعث شد تصویر او همه جا در نشریات و روزنامه‌ها منتشر شود. پس از چندی کارگردانان برای ایفای نقش به او پیشنهاد بازی دادند و در سال 1998 جولیا در نقش یك پیشخدمت پیتزا فروشی در فیلم "Mystic pizza" (پیتزای اسرار آمیز) بازی كرد. و سپس یك بازی مشترك با لیام نیسون در رضایتمندی (satisfaction) داشت. این بازی برای آنها موفقیت آمیز بود یك سال بعد او در "steel magnolias" بازی كرد. زمانی كه فیلم «زن زیبا» اکران شد او از یك هنرپیشه با استعداد تازه كار به یك سوپر استار تبدیل شد.
 
مریل استریپ «نمایی از ساعت‌ها»

مریل استریپ «نمایی از ساعت ها»

او که از جمله استعدادهای بزرگ بازیگری جهان در ردیف بازیگرانی چون آل پاچینو، دونیرو و حتی لارنس اولیویه قرار دارد در کودکی به موسیقی علاقه داشت و به کلاس‌های خوانندگی اپرای ایستیل لیبلینگ می‌رفت. بعدها در دانشگاه رشته بازیگری را انتخاب کرد و در سال1971 به مدرسه تئاتر معتبر ییل رفت و در آنجا با سیگورنی ویور بازیگر و وندی واسراستاین نمایشنامه‌نویس همکلاس شد. استریپ قبل از دریافت مدرک کارشناسی ارشد در سال 1975، در بیش از 40 نمایش بازی کرد. بعد از فارق‌التحصیلی، اولین تجربه بازیگری خود را در برادوی با نمایش «Trelawney of the wells» کسب کرد. وی در سال 1976 به خاطر بازی در نمایش « 27 واگن پنبه» اثر تنسی ویلیامز نامزد دریافت جایزه تونی شد. آغاز کار او در تلویزیون با ایفای نقش همسر یک بازیکن ‌هاکی در مجموعه «مرگبارترین فصل» در سال 1977 بود. در همان سال با بازی در فیلم «جولیا» به کارگردانی فرد زینه مان به عنوان بازیگری توانمند در سینما مطرح شد.
 
ساندرا بولاک

ساندرا بولاک

اگر چه پدر و مادر بولاک هر دو خوانندگان اپرا بودند اما خود او به نمایش علاقه داشت. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه کارولینای شرقی، بولاک به نیویورک رفت، جایی که حرفه بازیگری را جدی تر دنبال کرد. او کارش را با تعدادی تولیدات صحنه ای آغاز کرد و این کار صحنه ای خارج از برادوبی به نام no time flat بود که بولاک را با نقدهای مثیت بسیاری روبرو کرد. ساندرا کارش را با فعالیت در تلویزیون ادامه داد. اما اولین حضور رسمی ‌و جدی او را باید با بازی در «عشق ...شماره 90» محصول 1992 دانست. بولاک این موفقیت را با یک نقش مشابه در «چیزی به نام عشق» همان سال ادامه داد. اما وی زمانی به شهرت رسید که با کارگردانی به نام با «دی بانت» آشنا شد و در فیلم سراسر اکشن او ایفای نقش می‌کند. بولاک در کنار کیانو ریوز قرار می‌گیرد، اما تهیه کننده کار می‌گوید برای نقش دنبال یک خانم بلوند می‌گشت با حضور بولاک مخالفت می‌کند تا اینکه با اصرار‌های دی بانت نقش به ساندرا می‌رسد و فیلم به سرعت ساخته می‌شود و نه تنها به فروش خیره کننده ای دست پیدا کرد بلکه باعث می‌شود تا بولاک به عنوان یک قهرمان خانم و ستاره نو ظهور شناخته و معروف شود.

جنیفر‌ هادسون

جنیفر هادسون

بازیگر، خواننده آمریکایی نخستین باری که مورد توجه قرار همگان قرار گرفت، زمانی بود که به فینال سومین فصل مجموعه تلویزیونی شبکه فاکس به نام آمریکن آیدول راه یافت. او پس از اینکه به خاطر نقش‌آفرینی در فیلم دختران رویایی، چندین جایزه به‌دست آورد، تبدیل به یک ستاره شد. جایزه‌ها شامل جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن در هفتاد و نهمین اسکار، جایزه جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن، «جایزه صنف بازیگران سینما» و «جایزه آکادمی ‌فیلم و هنرهای تلویزیونی بریتانیا» بودند.
 
مونیکا بلوچی

مونیکا بلوچی

دانش آموخته رشته حقوق کار هنری را با مدل عکاسی آغاز کرد. بعدها به پیشنها گارگردان‌ها بازیگری را تجربه کرد و در فیلم «دراکولای برام استوکر» ساخته فرانسیس فورد کاپولا ایفای نقش کرد. شهرت جهانی مونیکا بلوچی زمانی بود که در فیلم «مالنا» جوزپه تورناتوره بازی کرد و به عنوان یک ستاره مطرح شد.
 
آنجلینا جولی «نمایی از فیلم سالت»

آنجلینا جولی«نمایی از فیلم سالت»

او فعالیت هنری خود را در انستیتوی تئاتر لی استراسبرگ در سن 12 سالگی آغاز کرد و در پنج فیلم دانش آموزی که همگی را برادرش جیمز کارگردانی می‌کرد ایفای نقش کرد. در جوانی در کلیپ‌های خوانندگانی چون رولینگ استونز، میت لوف، لنی کراویتز، انتولینو وندیتیو بازی کرد و به شهرت رسید. اما اولین نقش سینمایی او در فیلم «هکرها» بود. اما ستاره او زمان درخشید که در نقش یک دختر مبتلا به اسکیزوفرنی در فیلم «دختر از هم گسیخته» بازی کرد و جایزه اسکار نقش دوم زن را دریافت کرد.
 
کامرون دیاز «نمایی از فرشتگان چارلی»

کامرون دیاز «نمایی از فرشتگان چارلی»

کامرون دیاز از شانزده سالگی برای مجلاتی مانند مادمازل کار می‌کرد و فعالیتهای تبلیغاتی برای شرکتهایی مانند کالینا کلین و کوکا کولا انجام می‌داد. او بدون هیچ تخصیلات آکادمیک و آموزش بازیگری در سال 1994 اولین نقش خود را در فیلم کمدی-اکشن ماسک بدست آورد و با کمدین بزرگ جیم کری روبرو شد و یک نقش اصلی در این فیلم بازی کرد. بعد از بازی در این فیلم بود که به عنوان هنرپیشه ای با استعداد شهرت یافت.
 
پنه لوپه کروز «نمایی از فیلم بازگشت»

پنه لوپه کروز «نمایی از فیلم بازگشت»

بالرین اسپانیایی وقتی 15 سال داشت در آزمون نمایندگی جذب هنرپیشه در بین 300 شرکت کننده بهترین شد. در نتیجه او برای ایفای چندین نقش در سریال‌های تلویزیون اسپانیا قرارداد بست که باعث شد راهش برای چهره شدن در سینما هموار شود. کار بازیگری سینما را با فیلم «درباره مادرم» به کارگردانی پدرو آلمودووار آغاز کرد و در سال ۲۰۰۱ در فیلم «آسمان وانیلی» و بدنبال آن در «چشمانت را بگشا» آغاز کرد. در ۲۲ فوریه ۲۰۰۹ برای سومین حضور بر پرده سینما در «ویکی کریستینا بارسلونا» برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل شد و شهرت جهانی یافت.

جنیفر انیستون «نمایی از سریال دوستان»

جنیفر انیستون «نمایی از سریال دوستان»

یکی از گرانترین بازیگران ‌هالیوود در خانواده ای سینمایی بزرگ شد؛ پدر و مادر او هر دو بازیگر تلوزیونی بودند. و او نیز در دبیرستان بازیگری نیویورك تحصیل کرد. اولین فیلمی‌ که جنیفر در آن بازی کرد فیلمی‌‌ ترسناک به نام «Leprechaun» بود و او در آن زمان تصمیم داشت بعد از تمام شدن این فیلم بازیگری را رها کند. در مورد او گفته شده که قبل از بازیگر شدن شغل‌های دیگری مثل پیشخدمت، مسئول فروش و متصدی پذیرش را تجربه کرده بود. اما آنچه این بازیگر را به شهرت رساند بازی در سریال «دوستان» بود که باعث شد مورد توجه کارگردانان‌ هالیوود قرار گیرد.
 
ژولیت بینوش «نمایی از فیلم کپی برابر اصل»
 
ژولیت بینوش «نمایی از فیلم کپی برابر اصل»
 
بینوش از مادری هنرپیشه و پدری مجسمه‌ساز متولد شد. وی از نوجوانی به بازیگری روی آورد و اولین بار در سن بیست و سه سالگی پس از بازی در فیلم سبکی تحمل‌ناپذیر وجود باعث توجه بسیاری از منتقدین سینما شد. در سال ۱۹۹۶ با اجرای نقش ‌هانا در فیلم پر فروش بیمار انگلیسی برنده جایزه اسکار شد. بینوش در سال ۲۰۰۰ با بازی در نقش وین روشه در فیلم شکلات نامزد دریافت اسکار بازیگر نقش اول زن شد و در ردیف بازیگران بزرگ سینما قرار گرفت.
 

رازهای تیره و تاریک از زندگی گذشته‌ هالیوودی‌ها!! + تصاویر

رازهای تیره و تاریک از زندگی گذشته‌ هالیوودی‌ها!! + تصاویر
حالا می‌فهمیم که دلیل اصلی اینکه چارلیز از دوران کودکی اش حرف نمی‌زند و می‌خواهد آن روزها را فراموش کند این است که در خانواده ای پر از دعوا و بدون مهر و محبت زندگی کرد. مادرش هم...

 
ما 7 نفر را از بین چهره‌های مشهور و بازیگران انتخاب کرده ایم که به خاطر ثروت و شهرتشان آنها را می‌شناسید. کسانی که رازهای تاریک و ناراحت کننده ای از گذشته خود دارند. بیشتر رازها مربوط به خانواده‌هایشان می‌شود، کارهایی که انجام داده اند و عشق‌های عجیبی که داشته اند. من که نمی‌توانم باور کنم اینها فقط داستان باشند!

چارلیز ترون
چارلیز ترون

مادر او پدرش را درست جلوی چشمان او کشت!
چند سال پیش چارلیز به رسانه‌ها گفته بود که: «وقتی 15 ساله بوده پدرش در یک تصادف رانندگی کشته شده است.» و بعد موضوع مورد بحث را عوض کرده بود. اما حقیقت چیز دیگری است! پدر این بازیگر برنده اسکار مردی فحاش و ظالم بود و چارلیز نیز کودکی سختی را در ژوهانسبورگ گذراند. حالا می‌فهمیم که دلیل اصلی اینکه چارلیز از دوران کودکی اش حرف نمی‌زند و می‌خواهد آن روزها را فراموش کند این است که در خانواده ای پر از دعوا و بدون مهر و محبت زندگی کرد. مادرش هم برای اینکه بتواند از خودش و دخترش محافظت کند به شوهرش شلیک کرده و او را می‌کشد.
والیدن او شترمرغ پرورش می‌دادند. «پدرم اغلب اوقات در مزرعه مست می‌کرد و نه تنها با مشت‌های گره کرده به خانه می‌آمد، بله گاهی اوقات تفنگ به دست می‌گرفت و ما را تهدید می‌کرد. یک روز او واقعا ماشه را کشید، اما مادرم درست در لحظه آخر توانست تفنگ را از دست او بقاپد و برای محافظت از خودش و من به پدرم شلیک کند...»

لیگتون میستر و بوریس مویسیو
 

هر دوی این‌ها در زندان به دنیا آمدند.
چه کسی فکر می‌کرد که ستاره‌های برنامه «دختر پرحاشیه» لیگتون میستر و بوریس مویسیو گذشته‌ای شبیه به هم داشته باشند؟! هر دوی آنها در زندان به دنیا آمدند. مادر لیتون به خاطر قاچاق مواد مخدر به 10 سال زندان محکوم شده بود و مادر بوریس هم زندانی سیاسی بود.

لِرا کودریاوتِسِوا
 

شوهر دوم او به خاطر تجاوز جنسی و دزدی به زندان افتاد.

جک نیکلسون
جک نیکلسون

خواهر او برایش مادری کرد.
اولین بار مجله تایم در سال 1976 این راز را کشف کرد که خواهر جک نیکلسون درواقع مادر او بوده و بزرگش کرده و زنی که خود جک فکر می‌کرده مادر واقعی اش است مادربزرگش بوده!

تری‌ هاتچر
 
 

او توسط عموی خود مورد تجاوز جنسی قرار گرفت.


توبی مگوایر
 
توبی مگوایر

پدر او سارق بانک بود!

اپرا وینفری
 
اپرا وینفری

او در سن 14 سالگی یک بچه داشت.

آنجلینا جولی
 
آنجلینا جولی
 

معشوقه پیشین آنجلینا جولی الان مادر خوانده دوقولوهایش است!
دو بازیگر آنجلینا جولی و جنی شیمیزو در رابطه‌شان بیش از دو دوست معمولی هستند! آنها درگذشته عاشق یکدیگر بودند و الان هم خودشان می‌گویند هنوز نیروی کشش و جاذبه قدرتمندی آنها را به هم متصل می‌کند.
این کشش به حدی قوی است که آنجلینا از جنی خواست که مادرخواندگی دوقلوهایش را قبول کند.


وودی آلن
 
 وودی آلن
 

او با دختر خوانده اش ازدواج کرد.


لوسی لیو
 
لوسی لیو

او زمان بچگی اش در کارخانه کار می‌کرد.

مرگ ناگوار کارگردان جوان تلویزیون در رنجان

مرگ ناگوار کارگردان جوان تلویزیون در رنجان
حمید بیگلی کارگردان تلویزیون و از هنرمندان زنجانی متولد سال 52 و فارغ‌التحصیل رشته سینما از دانشگاه سوره، در یک مرگ ناگوار صبح دیروز در سد حسن ابدال زنجان درگذشت. پیکر بی جان این کارگردان تلویزیون که در اثر خفگی...

پیکر بی‌جان کارگردان زنجانی، صبح دیروز- سه‌شنبه - در سد حسن‌ابدال زنجان پیدا شد.
به گزارش ایسنا، منطقه زنجان، پیکر بی‌جان حمید بیگلی، از هنرمندان زنجانی، صبح امروز در سد حسن‌ابدال پیدا شد.
 
حمید بیگلی متولد سال 52 و فارغ‌التحصیل رشته سینما از دانشگاه سوره است.
 
وی آثاری را در عرصه سینما و تلویزیون خلق کرده است که از جمله آن‌ها می‌توان به سریال «شهر بیدار» با موضوع ماه محرم اشاره کرد که از شبکه‌های سراسری نیز پخش شد.
 
مرکز اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی استان زنجان نیز با تایید این خبر ناگوار، تاکید کرده است: خبر پیدا شدن پیکر بی‌جان این هنرمند عرصه سینما و تئاتر، صبح امروز به نیروی انتظامی اعلام شد که ظواهر امر بیانگر این است که علت مرگ، غرق‌شدگی است، اما تا مشخص شدن علت اصلی این حادثه و اعلام قطعی پزشکی‌قانونی، نمی‌توان در این خصوص نتیجه‌گیری کرد.
 
سریال «شهر بیدار» در شب‌های محرم از شبکه استانی سیمای مرکز زنجان پخش شد.داستان این سریال از این قرار بود که دو دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی به نام‌های فاطمه (که تازه مسلمان شده و تبعیت آلمانی دارد) و نسیم دختر ایرانی که از دوران کودکی در آلمان توسط عمویش بزرگ شده است برای تحقیق و ارائه پایان نامه درجه دکترا با موضوع امام حسین (ع) و عزاداری دسته جات ایران به شهرستان زنجان اعزام می‌شود و با شروع تحقیق نسیم به دنبال هویت خود و خانواده‌اش می‌شود و در طول داستان مشخص می‌شود این دو نفر ناخواسته توسط موسسه جاسوسی یهودی (شرمان) برای مقاصد سیاسی به ایران اعزام شده‌اند.

تفاوت‌های جکی چان و گلشیفته فراهانی شدن در هالیوود!

تفاوت‌های جکی چان و گلشیفته فراهانی شدن در هالیوود!
گلشیفته فراهانی در برنامه پولتیک درباره این پرسش که اگر در فیلمی؛ صحنه ای باشد که باید توسط شما روابط زناشویی و همبستری و برهنگی به تصویر کشیده شود پاسخ داد: «اگر فیلم، داستانی داشته باشد که باید...

 
 
 
 
 
 
 
 
 
داریوش سجادی از فعالین رسانه ای که در آمریکا زندگی می‌کند، در صفحه شخصی خود نوشت:

 جکی ‌چان سوپر استار سرشناس و رزمی کار هالیوود اخیراً طی مصاحبه ای اظهار داشته: «همیشه اصرار داشته ام که به عنوان یک بازیگر اخلاق‌گرا شناخته شوم و خوشحالم که رسانه‌های گروهی، منتقدان و تماشاگران سینما، مرا با این لقب می‌شناسند. در تمام این سالها به مدیر برنامه‌هایم یک موضوع را همیشه یادآوری کرده‌ام. به او، تهیه کنندگان و کارگردانان فیلم‌هایم گفته‌ام فیلم‌نامه‌هایی را به من پیشنهاد کنید که در آنها جایی برای عریان‌گری و صحنه‌های ناجور وجود ندارد. من در هیچ صحنه بدی بازی نکرده و نخواهم کرد.این اولین اصل اخلاقی من است»

این اظهارات را اکنون بگذارید در کنار اظهارات اخیر «گلشیفته فراهانی» و ایضاً نقش های محوله مشارالیه در فیلم های جدیدش.ایشان در برنامه پولتیک در پاسخ به این پرسش که اگر در فیلمی؛ صحنه ای وجود داشته باشد که باید توسط شما روابط زناشویی و همبستری و برهنگی به تصویر کشیده شود؛ آیا وجود این صحنه تاثیری در انتخاب شما برای بازی در آن نقش و در آن فیلم دارد؛ پاسخ داد: «نه هرگز! اگر فیلم، داستانی داشته باشد که باید در این دنیا بازگو شود و به تماشاچی منتقل شود من همه جوره آن را با ذهنی روشن انجام می دهم!»

... حد فاصل جکی چان شدن و فراهانی بودن موید آنست که می توان مانند جکی چان در دل صنعت هالیوود بالید و روئید اما به دلیل برخورداری از پرنسیب های فرهنگی و بلوغ شخصیتی در مقابل سندروم غربزدگی واکسینه بود هم چنانکه یک عنصر جهان سومی و ضعیف البنیه از حیث معرفت و هویت بومی مانند گلشیفته نیز به راحتی می تواند در عمیق ترین لایه های همان سندروم غوطه خورده و فرو رود.

غربزدگی چیزی نیست جز مختل شدن اندیشه و فلجی بخش تشخیص و داوری و محاجه مغز و پذیرش اعتبار ذاتی برای تمامیت غرب و تمکین و تبعیت چشم بسته و مقهوریت و مفتونیت در برابر آن فرهنگ و تمدن بالذات معتبر فرض شده! سندرومی که بعضاً محصول ناتوانی فرد از معنایابی در زندگی با تکیه بر استعداد و دانش و عقل خود و پذیرش کورکورانه معنادهی غرب از رفتار ها و هنجارهای فردی و اجتماعی است!

طرفه آنکه پدر ایشان (بهزاد فراهانی) نیز در مقام دفاع از صبیه به خود بالیده و فخر ورزیده!
...

ابراز افتخار فاقد اعتبار بهزاد فراهانی بابت هنرنمائی دخترشان در فرنگ در حالی صورت می گیرد که مشاهده شد مشارالیه در پرونده کاری خارج از کشورش تاکنون آش دهان سوزی ارائه نکرده و تنها تفاوت کار ایشان در داخل و خارج از کشور کسب فرصت رویت ... و بدن عریان ایشان برای بیننده برون مرزی است که تصور نمی شود ... محلی از اعراب در صنعت سینمای فاخر داشته باشد.

مدافعات آقای فراهانی از دخترشان یادآور مسابقات موسسه «Play Boy» در سال 2003 برای جذب جذاب ترین و طنازترین (!) دختران آمریکائی است که شبکه سراسری ABC در آمریکا آن را پوشش تصویری داد و نهایتاً بعد از آن که از میان صدها نفر رقیب تنها 10 نفر موفق به جذب در «Play Boy» شدند پدر یکی از این ده نفر در مصاحبه با ABC در حالی که اشک شوق در چشمانش نشسته بود با وجد و ابتهاج گفت:  من به دخترم بابت این موفقیت افتخار می کنم!!!
یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:آموزش,روابط,زناشویی, :: 11:37 قبل از ظهر :: نويسنده : سحر

 

 

آموزش روابط زناشویی

آموزش روابط زناشویی-چگونه روابط زناشویی صمیمانه ای داشته باشیم؟

رابطه جنسی نقش بسیار مهمی در ازدواج دارد، ولي با اينحال زوج های زيادی بدون توجه عميق به به روابط زناشویی زندگي ميكنند.در اين بحث از ديدگاه مرد و زن نحوه صحيح روابط زناشویی را بررسي مي کنيم.نااميد نشويد. راه هاي زيادي براي جلوگيري از آن وجود دارد. در اينجا سه راه براي جان بخشيدن دوباره به زندگی جنسی و روابط زناشویی برای شما فراهم آمده است.پس اگر مي خواهید کانون خانواده تان راحفظ کنید،مراحل زیر را دنبال كنيد.

 

!

به خودتان متكي باشيد

 

فرقي نمي كند كه همسرتان چقدر دوستتان داشته باشد و بخواهد در روابط زناشویی ارضائتان كند؛ تحريكات و شور جنسي او به هيچ وجه شبيه به شما نيست. به همين دليل غيرمنطقي است اگر انتظار داشته باشيد هر زمان شما تحريك شديد در اختيارتان باشد.بايد ياد بگيريد كه چطور گهگاه نيازهايتان را كنترل كنيد.احتمالاً تصور خواهيد كرد كه عادلانه نيست و مطمئناً عصباني خواهيد شد.

البته باید كه زوج ها تا آنجا كه مي توانند در زندگی جنسی و روابط زناشویی خود با همسرشان انرژي لازم را صرف کنند، اما بااينحال باز هم ممكن است زمان هايي وجود داشته باشد كه شما آمادگي رابطه ي جنسي را داشته باشيد در حاليكه همسرتان ندارد. اين مسئله اي كاملاً نرمال و طبيعی در روابط زناشویی است و بايد آن را بپذيريد. هرچه تلاش همسرتان براي فهميدن شما و نيازهايتان بايد بيشتر شود، تلاش شما نيز در درك اين تفاوت ها بايد افزايش يابد. قسمتي از اين درك و پذيرفتن با اتكاي گاه و بيگاه شما به خودتان براي ارضاي ميل جنسيتان نشان داده مي شود. اگر اطمينان داشته باشيد كه همسرتان واقعاً دوستتان دارد و به شما توجه مي كند، انجام اينكار با راحتي بيشتري صورت خواهد گرفت.

تنوع، مزه ي زندگي است

احتمالاً زندگي جنسي شما دچار يكنواختي شده است. حتي مهيج ترين فرد در روابط زناشویی هم اگر رابطه جنسي برايش تكرار مكررات شود، از آن دلزده خواهد شد. اگر اين مورد را در روابط زناشویی خودتان با همسرتان هم مشاهده مي كنيد، پس وقتش رسيده كه كمي تنوع وارد اين رابطه كنيد. براي جلوگيري از يكنواختي جنسي، بايد كمي خلاق باشيد.

 

* مكاني جديد انتخاب كنيد : هميشه يک گوشه خاص براي معاشقه جنسي خود انتخاب نکنيد

* لباس زبر های مناسب و جدید بخرید

* عطر خوشبو استفاده کنيد

* حتما مسائل بهداشتي و نظافتي را رعايت کنيد : آرايش و زدودن موهاي زائد بسيار مهم است و نشانه اهميت دادن به شريک زندگي خود مي باشد .


*معمول است که مرد در روابط زناشویی پيش قدم مي شود . بد نيست براي تنوع زن نيز گاهي پيش قدم شود.


*در روابط زناشویی رفتار تحريک آميز داشته باشيد : عشوه و ناز زنانه جنسي قبل از نزديکي سبب تحريک شديد مرد مي شود.

 

*در روابط زناشویی با آرامش و مهرباني با او رفتار کنيد:خشن و عجول نباشيد . سعي کنيد با کلام ، نگاه ، حرکات و رفتار خود به ارامي همسر را تحريک کنيد . بگذاريد او نشانه هاي عشق و محبت را در شما ببيند و به ارامي به او نزديک شويد ...

 

*در روابط زناشویی بوسه قديمی ترین نقطه شناخته شده براي تحريک است: که شامل بوسيدن لب ها ، صورت ، لاله گوش ، گردن و يا هر قسمتي از بدن همسر باشد که پيدا کردن نقطه هاي حساس تر مدتي طول مي کشد و به نسبت بلوغ و فهم جنسي مرد و زن نقاط مربوطه شناخته مي شود

 

* گفتار هاي عاشقانه :در روابط زناشویی تحريک فقط به نوع فيزيکي محدود نمي شود و نوع رواني نيز دارد که بايد به صورت همزمان استفاده شود صحبت هاي عاشقانه که هنگام رسیدن زن و شوهر به هم رد و بدل مي شود بسيار پر اهميت است.

 

* لمس و نوازش با حوصله :سطح داخلي ران ( مرد و زن ) و لب هاي فرج ( زن ) ، بيضه و نواحي اطراف آن (مرد) ، گرفتن و فشردن کمر ( زن و مرد ) ، کليتوريس زن که تحريک و نوازش آن حکم آلت مرد را دارد.

 

 

آموزش روابط زناشویی

آموزش روابط زناشویی

 

*همانند گنجشک آميزش نکنيد و در روابط زناشویی همسر خود را با آرامش آماده و راضی سازيد : سعي کنيد در اولين مرحله همسر خور را در شرايط نعوظ کامل قرار دهيد : در مردها با تحريک آلت تناسلي و مالش و نوازش آن حالت نعوظ فراهم مي شود ( بلند شدن و سفتي آلت تناسلي در مرد را نعوظ مرد گويند ) . در خانمها نعوظ يعني تحريک و سفتي کليتوريس و نوک پستان.

 

*فراهم کردن تحريک لازم در همسر:در روابط زناشویی مرد با فکر و يا در نظر آوردن نقاط شهوت انگيز و يا عوامل رواني نعوظ به او دست داده و اغلب در اين حالت تحريک شده به حساب مي آيد آنچه در روابط زناشویی بر زن لازم است تحريک موضعي نيست بلکه تحريک موقعي است و آن زماني است که مرد در حاليکه دخول انجام مي دهد نعوظ وي کاهش مي يابد و دخالت زن با تحريک مرد در حالي که عضلات مهبل را بر روي آلت مرد فشار داده رانها را بهم نزديک مي کند و امکانا با دست ماليدن به پشت مرد در امتداد ستون فقرات وي ، نعوظ مرد برگشته و مرد را راضي مي سازد

*در روابط زناشویی مرد بايد در آغاز رابطه جنسی ذهن و فعاليت خود را متوجه تحريك و آماده كردن زن نمايد. و البته زن نيز بايد به آماده سازي مردش در اين مرحله توجه داشته باشد.

 

*مرد هر چه بيشتر بتواند با مهارت زن را تحريك كند زن در ادامه هر كاري مرد طالب باشد انجام مي‌دهد. اين مسئله براي خانم ها نيز صادق است.

 

* در روابط زناشویی زمان دخول بهترين زمان براي سخنان محبت‌آميز است: در اين لحظه از همسر خود قدرداني کنيد و او را بهترين بناميد که اين خود سبب افزايش روابط زناشويي و استحکام زندگي مي شود.

 

 

آموزش روابط زناشویی

آموزش روابط زناشویی

 

*به همسر خود بفهمانيد که رابطه جنسي با او سبب آرامش او مي شود ،و مي خواهيد با اين عمل عشق و محبت خود را بيشتر به او ثابت کنيد و هدف فقط ارضاء جنسي-جسمي نيست بلکه روح معنوي شما نيز با اين عمل ارضاء مي شود.

 

*قبل از شروع روابط زناشویی بهتر است با همسر خود از قبل هماهنگ كنيد كه اسپرم کجا ريخته شود ،چرا که اين مطلب سبب آرامش خاطر بيشتر طرفين و تحريک بيشتر مي شود.

 

*شوهر باید زماني كه مطمئن نشده كه زن به اوج لذت و ارضا شدن نزديك نشده از ارضاء خود جلوگیری كند: دیدن ارگاسم و ارضاء زن براي مرد بسيار ارزشمند و تحريک کننده است . سعي کنيد اول زن به اوج لذت برسد و مرد با کمي فداکاري و خويشتن داري بعد از زن ارضاء شود . وقتي اول زن ارضاء شود تمايل جنسي مرد بيشتر ميشود و مي تواند براحتي خود را به اوج لذت برساند ولي وقتي مرد اول ارضاء شود زن او را ناتوان جسمي مي بيند و تصور بر آن دارد که مردش به او در اين لحظه توجه کمتري دارد و اين مسئله مي تواند باعث تاخير و حتي عدم ارضاء زن شود . به محض شروع ارضا از طرف زن، مرد نيز مي‌تواند خود را ارضا كند. بهترين شيوه ارضا‌شدن، همزماني آن بين طرفين است.

 

* توجه به این نکته مهم است که معمولاً مردها پس از ارضا شدن در روابط زناشویی يا مي‌خوابند، يا پشت به زن مي‌كنند. در صورتي كه كاري كه بايد انجام دهند اين است كه شروع به بغل كردن و نوازش زن كنند. و به او آرامش دهند تا استراحت كند.

 

* شایسته است كه زن شربتی گوارا تهیه نموده و بعد از پایان ، براي همسر خود بیاورد.


*در آخر بعد از انجام رابطه جنسي بهتر است از همسر خود تشکر كنيد.

و...هزاران كار ديگر هست كه مي توانيد براي از بين بردن يكنواختي موجود در روابط زناشویی تان انجام دهيد.

اگر همه چيز عمل نكرد، صادق ومهربان و قاطع باشيد.

زوج های زیادی بوده اند كه بي علاقگی و نارضايتي يكي از زوجين از رابه زناشویی باعث جدايي آنها شده است. البته شما هم ممكن است به فكر اينكار بيفتيد.اما بدانيد طلاق يا برقراري رابطه ي جنسی با افرادی غير از همسر تان (خیانت به همسر) ، راه حل هاي مناسبي نيستند. درست است كه عشقبازی با غير مي تواند مشكلتان را حل كند، اما بدانيد كه در طولاني مدت مشكلات بيشتری نيز برايتان ايجاد می كند و باعث خراب تر شدن ازدواج تان هم مي شود. حتي اگر ازدواجتان هم سالم باقي بماند، درد و رنجي كه همسرتان از عشقبازي شما با كس ديگري متحمل مي شود، بي اندازه است.

طلاق هم راه حل خوبي به شمار نمي رود. اگر به جاي پيدا كردن راه حل و برطرف كردن مشكل، از آن فرار كنيد(پاک صورت مسئله)، ممکن است زوج ديگري پيدا كنيد كه او نيز از نظر جنسي با شما ناهماهنگ و ناسازگار باشد، و بهتر است از خود بپرسيد اين كار را تا كجا ادامه خواهيد داد؟

قبل از اينكه بار و بنديلتان را جمع كنيد و همسرتان را ترك كنيد، ببینید آيا همسر تان از این جریان خبر دارد؟ اطلاع دارد كه شما از رایطه زناشویی تان با او ناراضي هستيد؟

كار را به دعوا نكشانيد. تقصيرها را به گردن او نيندازيد، انتقاد نكنيد، فقط خيلي آرام به او در مورد مشکلات تان صحبت کنید بگوييد كه به خاطر اختلافاتی كه در روحيات جنسي شما وجود دارد، مي خواهيد كاري کنید که به بهبود رابطه تان منتهی میشود و برای این کار همکاری بیشتر او کمک میکند و باید برای بهتر شدن ارتباطشان هردو فعالانه رفتار نمایند و برای این امر باید حتی با کنار گذاشتن خجالت و تعصبات به متخصصین مربوطه مراجعه نمایند.افكار خود را با او در ميان بگذاريد. اين را به صورت يك تهديد مطرح نكنيد. فقط ميزان اميدواري خود را با او در ميان بگذاريد. به او فرصتي دوباره براي اصلاح و سازگار شدن بدهيد، و منتظر نتیجه ي آن شوید.

پیام تسلیت خاله شادونه به مناسبت درگذشت سه کودک / تصویر معصومانه‌تان برای همیشه در قلبم حک شد
ملیکا زارعی مجری برنامه «باغ شادونه» در پیامی درگذشت سه کودک را در خرمدره‌ تسلیت گفت.


خبرآنلاین: متن پیام تسلیت ملیکا زارعی که به طور اختصاصی در اختیار خبرآنلاین قرار گرفته به شرح زیر است:
 
«برای کسی که بیش از نیمی از زندگی خویش را در راه خوشنودی و شادی کودکان سرزمینش سپری نموده و روز‌ها و شب‌های خود را جز با عشق کودکان با واژه دیگری نیامیخته، چه فاجعه‌ای سهمگین‌تر از درگذشت ناگهانی سه کودک معصوم و چه خبری دردناک‌تر از این فاجعه تلخ و غمبار بعد از شور و شادی برنامه‌ای است که با حضور من به پایان رسیده.

من به دلیل عدم تخصص در امور مربوط به چگونگی برقراری نظم در ورود و خروج افراد از سالن‌های برگزاری نمایش و جشن، نمی‌دانم چرا و چگونه این اتفاق دردناک هنگام خروج از سالن شهدای خرمدره رخ داد، اما همواره با خود زمزمه می‌کنم‌ ای‌کاش آن هنگام من نیز در سالن حضورداشتم تا با فدا کردن جان خود مانع وقوع این حادثه دلخراش می‌شدم.

و حالا بعد از یک دنیا آه و افسوس، پس از گذشت دو روز از شنیدن خبر درگذشت عزیزان دلم، نگار صالحی، بهاره شادمهر و مهدی مولایی در حالی که نفس در سینه‌ام حبس شده و تلخی این فاجعه دم و بازدم را برایم رنج آور ساخته، بر آن شدم، اشک را جوهر قلم خویش نمایم و با قلبی اندوهناک وقوع این حادثه دلخراش را به خانواده‌های صالحی، شادمهر و مولایی و مردم خوب و محترم شهرستان‌های خرمدره و ابهر و به مردم کشورم که همیشه در این سال‌ها کنار من بوده و عشق به کودکانشان خون را در رگ‌هایم جاری ساخته، تسلیت گفته و در انتها از کودکان و عزیزانم می‌خواهم تا بهبودی احوال روح و جانم اجازه دهند، از همراهی با گروه برنامه‌سازم، معذور باشم.

تصویر معصومانه‌تان برای همیشه در قلبم حک شد.»
 
عصر پنجشنبه 21 اردیبهشت‌ماه در جشنی که در خرمدره با حضور عوامل برنامه «باغ شادونه» برگزار شد، هنگام خروج بچه‌ها از سالنی که مراسم جشن در آن برگزار می‌شد، به دلیل ازدحام جمعیت سه کودک کشته و هفت نفر مجروح شدند.
سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:نیوشا ضیغمی,خواهرش,همبازی,عکس, :: 12:31 قبل از ظهر :: نويسنده : سحر
نیوشا ضیغمی
در فیلم «چارسو» با کارگردانی فرهاد نجفی که در صف اکران سینما‌ها قرار دارد، خواهر نیوشا ضیغمی نخستین بازی خود را تجربه کرده است.....
                                                         

نیوشا ضیغمی، بازیگر سینمای ایران در تازه‌ترین فیلم خود با خواهرش همبازی شده است.


در فیلم «چارسو» با کارگردانی فرهاد نجفی که در صف اکران سینما‌ها قرار دارد، خواهر نیوشا ضیغمی نخستین بازی خود را تجربه کرده است.



نیوشا ضیغمی که فیلم‌هایی چون «شوریده» با کارگردانی محمد علی سجادی (1383)، «پارک وی» ساخته فریدون جیرانی (1385)، «اخراجی‌های 2» کار مسعود ده نمکی (1387)، «دموکراسی تو روز روشن» با کارگردانی علی عطشانی (1388)، «پرتقال خونی» از سیروس الوند (1389) و «گشت ارشاد» کار سعید سهیلی (1390) را در کارنامه دارد، در تازه‌ترین فیلم خود همراه با خواهرش (روشا ضیغمی) ظاهر شده است.


سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:10 مادر,فداکار,هالیوودی,عکس, :: 12:27 قبل از ظهر :: نويسنده : سحر
10 مادر فداکار هالیوودی!! (+عکس)
خوشبختانه داشتن ثروت زیاد به دلیل بازیگری او را قادر ساخت که هروقت برای نگهداری از فرزندانش به کمک نیاز داشت کسی را استخدام کند. در بیشتر عکس‌هایی که بعد از این از آنجلینا گرفته شده و یا...

این 10 مادر فداکار‌هالیوود نه فقط به خاطر بزرگ کردن بچه‌هایشان با عشقی فداکارانه و بی قید و شرط ، بلکه به خاطر نمونه بودنشان در مادری و داشتن استانداردهایی بالاتر از مادران معمولی انتخاب شده اند.
1- آنجلینا جولی- وقتیکه این زن جذاب‌هالیوودی آشکارا اعلام کرد که قصد دارد یک پسر کلمبیایی را به فرزند خواندگی بپذیرد، هم رسانه‌ها و هم مردم به این گفته او مطمئن نبودند. شاید این به موارد دیگر فرزندخواندگی‌هالیوودی‌ها شباهت داشت:  عملی زیرکانه برای کسب شهرت و مورد توجه واقع شدن! حالا دیگر همه می‌دانند که این پسر کلمبیایی یعنی مدوکس باعث شد معجزه ای در زندگی آنجلینا به وقوع بپیوندد. بله او یک زن سرکش و زیبا و معروف‌ هالیوودی را به مادری فداکار و زنی نیکوکار و موثر تبدیل کرد. از وقتیکه فرزندخواندگی این بچه از او مادری واقعی و انسانی بهتر ساخت، جامعه هم به تحسین او پرداخت و او به خاطر این بچه سعی کرد که بیشتر به خودش توجه کند. بعد از همبازی شدن با براد پیت در فیلم اکشن «آقا و خانم اسمیت» این آتش تندتر شد. هنوز مدت زمان زیادی از طلاق براد پیت و همسرش جنیفر آنیستون نگذشته شد که براد پیت وقت زیادی را با آنجلینا و پسرش مدوکس می‌گذراند. آنها دو بچه دیگر را به فرزند خواندگی پذیرفتند: دختری کوچک اهل اتیوپی و کودک نوپایی از ویتنام و هر سه آنها را بچه خودشان می‌دانستند. بعد از این جریان آنجلینا در بیشتر مصاحبه‌هایش گفته است که بیشتر وقتش را برای خانواده بزرگش می‌گذارد و اگر قرار باشد بین خانواده و مادر بودن و بازیگری یکی را انتخاب کند، بی شک قید بازیگری را خواهد زد!
خوشبختانه داشتن ثروت زیاد به دلیل بازیگری او را قادر ساخت که هروقت برای نگهداری از فرزندانش به کمک نیاز داشت کسی را استخدام کند. در بیشتر عکس‌هایی که بعد از این از آنجلینا گرفته شده و یا در روزنامه و مجلات نشان داده شده در حال پارک بردن بچه‌ها، قدم زدن با آنها و یا خرید کردن دیده می‌شود. او و براد پیت شریک زندگیش این اطمینان را حاصل کرده اند که هر بچه ای که وارد زندگی شان می‌شوند باید برایش به اندازه بقیه وقت بگذارند. و الان با اینکه آنجلینا زندگی پرمشغله ای را با 6 بچه می‌گذراند، می‌گوید که دوست دارد بچه دیگری به خانواده شان بیاورد. به هرحال برای ما فرقی می‌کند چه هفت بچه چه چهارده بچه ما همیشه ریسک پذیری و ماجراجویی آنجلینا را تحسین می‌کنیم، اما وظیفه مادری موثرترین نقشی بوده که او در زندگی اش داشته است.
 
آنجلینا جولی

2- جنیفر گارنر- مامور پیشین سیا و ستاره و قهرمان فیلم اکشن الکترا نیز یکی از مادران عالی لیست ماست. وقتیکه او و بن افلک خبر بچه دار شدنشان را اعلام کردند، درحالیکه قبل از آن هم مراسم ازدواج مختصر و با عجله ای را ترتیب داده بودند، و این زمانی بود که همه در انتظار شنیدن خبر جدایی آنها لحظه شماری می‌کردند. باوجود این از اولین روزی که ویولت دخترشان پا به این جهان گذاشت، کاملا واضح بود که جنیفر مادری معمولی شبیه به مادران دیگر نخواهد بود. او شغلش را به طور کامل کنار گذاشت و خودش را کاملا وقف دخترش کرد بدون هیچ کمکی!
اکثرا در عکس‌ها او را در حال خرید میوه برای خانواده اش، در پارک؛ درحال بازی با دخترش روی زمین شنی و بردن ویولت به کلاس‌های هنری می‌بینیم. چند سال بعد او و بن افلک تولد دختر دیگرشان یعنی سرافینا را جشن گرفتند.
 
جنیفر گارنر


3- مارسیا کروز- بعد از ازدواج مارسیا با «تام ماهونی» دلال سهام، او واضح و روشن اعلام کرد که حالا برای تشکیل یک خانواده آمادگی کامل دارد. باوجود این بعد از مدتی مشخص شد که حامله شدن بعد از سن 40 سالگی به زبان راحت است اما در عمل نه. بعد از چند تلاش ناموفق مارسیا دوقلو حامله شد، البته او از طریق لقاح مصنوعی باردار شد. در ماه‌های آخر بارداری برای جلوگیری از زایمان پیش از موعد مجبور شد استراحت کامل داشته باشد. او که ستاره برنامه معروف تلویزیونی «زنان خانه دار ناامید» بود از تهیه کنندگان خواسته بود که حضور او را در این برنامه تا موقع تولد دوقلوها کنسل کنند. و بالاخره «ساوانا» و «اِدِن» با موهایی زیبا و قرمز شبیه به مادرشان به دنیا آمدند. او بعدا علاود بر حضور در برنامه «زنان خانه دار ناامید» هم برای دو دخترش مادری می‌کرد و هم همسری فداکار برای مردی بود که که با بیماری سرطان دست به گریبان بود.
مارسیا کروز

4- بروک شیلدز- وقتیکه ستاره خردسال سینما تبدیل به زنی زیبا و بازیگری بااستعداد شد، تنها خلاءی که در زندگی او وجود داشت حس مادر شدن بود. بااین وجود بروک تا موقعی که به سن 38 سالگی رسید برای پذیرفتن این مسئولیت آمادگی نداشت. او درحالیکه تلاش می‌کرد برای اولین بار باردار شود با شکست مواجه می‌شد. و بالاخره او زمانی توانست دخترش را در آغوش بگیرد که به خاطر عدم موفقیت فقط با احساسات منفی و غم و غصه دست به گریبان بود. او حتی خودش به تنهایی و بدون اینکه کسی متوجه بشود با افسردگی پس از زایمان مبارزه می‌کرد. وقتیکه او بالاخره توانست کمک‌های درمانی دریافت کرده و بهتر شود، تصمیم گرفت بقیه مردم را نیز از اهمیت این مساله، علائم بیماری و راه‌های درمان آن آگاه کند. حتی یکی از بازیگران سطح پایین تر به نام «تی ام کروز» به خاطر فاش سازی روش‌های درمان افسردگی خیلی بی‌شرمانه به او حمله کرد. شیلدز در برابر کروز که او را بی مسئولیت و نادان می‌خواند مقابله به مثل نکرد. این بازیگر بعدا به خاطر انتقادات تند و تیزش شخصا از شیلدز عذرخواهی کرد. وقتیکه او برای دوم تصمیم به بچه دار شدن گرفت و دومین دخترش را به دنیا آورد، ‌اطلاعات بیشتری در مورد بارداری و عوارض روانی آن داشت و به خاطر همین دوران شیرین تری را پشت سر گذاشت. ما نه تنها او را به خاطر فداکاری مادرانه اش تحسین می‌کنیم، بلکه به خاطر اینکه از محبوبیت خود برای آگاهی دادن به جهان در مورد بیماری‌های روحی روانی استفاده کرد نیز او را می‌ستاییم.
 
بروک شیلدز


5- جنی مک کارتی- وقتی که جنیفر تنها پسرش «اوان» را به دنیا آورد دوران اوج خود را سپری می‌کرد. او در دوران اوج شهرت در نقش بازیگر، مدل و کمدین فعالیت می‌کرد و قادر بود بین کار و وظایف مادری توازن ایجاد کند. با همه این احوال حقیقت وحشتناک زندگی جنی زمانی به وقوع پیوست که فهمید پسرش از نوعی بیماری بینایی رنج می‌برد که بر روی رشد عصب‌هایش نیز تاثیر می‌گذارد. بعد از این کشف شوکه کننده او بیشتر زمانش را صرف تحقیق درمورد این بیماری و جستجوی مراقبت‌هایی که برای کمک به پسر عزیزش لازم بود معطوف کرد. بعد از کسب اطلاعات زیادی در مورد این بیماری مرموز او تبدیل به سخنگویی درخصوص تحقیقات و مبارزه و واکسینه کردن این بیماری شد. او به این باور رسیده بود که می‌تواند شرایط خاص فرزندش را تحت کنترل خود درآورد. او چند کتاب نیز نوشت، در یکی از آنها به نام «بلندتر از کلمات» او از تلاش‌های خودش برای مبارزه کردن با بیماری پسرش و رژیم مخصوص او که فاقد کازئین/ گندم بود صحبت کرده است. همه این زن را می‌ستاییم به خاطر تمام تلاش‌هایش که همچنان ادامه دارد و تا جاییکه می‌توانسته سعی کرده زندگی فرزندش را به حالت طبیعی نگه دارد.
 
جنی مک کارتی

6- جولیا رابرتز- وقتیکه این زن جذاب برنده اسکار جفت خود «کامرامن دنی مودر» را یافت در بچه دار شدن و تشکیل خانواده دادن درنگ نکرد. وقتیکه او دوقلوهایش را از طریق لقاح مصنوعی باردار شد به سرعت به نیو مکزیکو و به خانه ای در مزرعه نقل مکان کرد تا بچه‌هایش را به روشی صمیمی ‌و دوستانه با عشق و علاقه به طبیعت بزرگ کند. دو سال بعد رابرت فرزند سوم خود پسری به نام «هنری» را به دنیا آورد. باجود اینکه جولیا پرستار بچه هم داشت، اما خودش بیشتر کارهای مربوط به بچه‌هایش را انجام می‌داد و او بود که همیشه عشق و محبتش را نثار آنها می‌کرد.
 
جولیا رابرتز

7- نیکول ریچی- دختر خوانده موزیسین مشهور «لیونل ریچی» که خودش هم بازیگر و زنی معاشرتی است. بیشتر ما او را از برنامه‌های پاریس هیلتون که او هم در آنها شرکت می‌کرد می‌شناسیم و به خاطر اعتیاد آن زمان زیاد وجهه خوبی نداشت. نیکول  سال 2007 اعلام کرد که اولین فرزندش را از «فیانسه جوال مادن» باردار است. او بعد از بارداری سالمی ‌که پشت سر گذاشت رویه زندگی اش را عوض کرد، مدتی کار را کنار گذاشت، خودش از بچه اش نگهداری می‌کرد و بهش شیر می‌داد. یک سال بعد او دومین فرزندش را باردار شد. و این جالب ترین تحولی بود که در زندگی نیکول اتفاق افتاد، او حالا خودش را مسئول زندگی فرد دیگری نیز می‌دانست و وظیفه خود می‌دانست که این کودک را هم سالم به دنیا آورد و از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کرد. این داستانی بود از دختری با تحولات اخلاقی که بسیار تغییر کرد و پایان خوشی داشت...
 
نیکول ریچی


8- پاملا اندرسون- بازیگر و مدلی که خیلی‌ها او را سمبلی برای فیلم‌های غیراخلاقی می‌شناسند و بیشتر به خاطر رسوایی‌هایی که در رابطه‌هایش داشته به شهرت رسیده. وقتیکه او عاشق درامر «موتلی کرو» به نام «تامی‌ لی اندرسون» شد، اشتیاق و میل شدیدی به تشکیل خانواده در خود حس کرد. این دو عاقبت صاحب دو پسر شدند و پاملا ناگهان خودش را در نقش جدید و غیر آشنای یک مادر یافت. او یکی از اولین بازیگرهایی بود که نگذاشت پروسه بچه دار شدنش طولانی شود و با وجود اینکه عمل زیبایی انجام داده بود خودش به هر دو فرزندش شیر داد. او از گیاهخواری و بچه دار شدن طبیعی (نه فرزندخواندگی) طرفداری می‌کند و اغلب اوقات او را در حال بردن پسرهایش به مدرسه می‌بینیم. وقتیکه پسرهایش از او می‌خواستند همان اندرسون جذاب و زیبا باشد، او جواب می‌داد که من فقط مادری معمولی و غیرجذاب هستم!
 
پاملا اندرسون

9- گووین  استفانی- این خواننده، طراح و کارآفرین تنها عضو زن گروه صخره نوردی «No Doubt» با دوست پسرش که دوستی شان را نزدیک به یک دهه پیش رسمی ‌کرده بودند ازدواج کرد. یک سال بعد اولین فرزندشان پسری به نام «کینگستون» به دنیا گذاشت و مادر بودن تبدیل به اولین دغدغه گووین شد. اولین آلبوم انفرادی اش نیز خیلی زود بعد از به دنیا آمدن پسرش ضبط شد. ما او را به این خاطر تحسین می‌کنیم که زمانی که خودش به بچه اش شیر می‌داد، ترانه‌های زیادی نیز ضبط کرد، او همچنین خیلی سریع بعد از بارداری وزنش را کم کرده و به وزن پیشین خود رسید. وقتیکه او دومین پسرش را به دنیا آورد در زمان بیکاری و استراحت شغلی خود به سر می‌برد، اگرچه او ادعا می‌کرد که مادر شدن بسیار او را تحت تاثیر قرار داده است. او خودش را از صحنه دور نگه داشت و وقتش را خالی گذاشت تا بتواند به دو فرزندش برسد. البته برای سلبریتی‌های موفق که همیشه در صحنه هستند خیلی غیرطبیعی است که کاملا بیکار شوند؛ با همه این احوال ما دلگرم هستیم که این مادر بااستعداد همه کاره وقتیکه بچه‌هایش بزرگ تر شدند حتی قوی تر از قبل بازگردد.
 
گووین استفانی
 

10- سیندی کراوفورد- یکی از اولین سوپرمدل‌ها، وقتی که عکس این دختر سبزه مومشکی فوق‌العاده روی جلد مجلات چاپ می‌شد همه جهانیان نفس در سینه حبس می‌کردند! باجود این بعد از ازدواج با جراح پلاستیکش سیندی تصمیم گرفت دست از کار کردن کشیده و روی خانواده اش و مادر شدن تمرکز کند. اگرچه او گهگاهی هم در محافل عمومی‌ شرکت می‌کرد، ‌ولی اغلب اوقات یا او را در حال مدرسه بردن بچه‌هایش می‌بینیم یا در حال گذراندن تعطیلات با خانواده اش. سیندی ثابت کرد که وقتی قرار است کاری انجام دهد؛ از مدل شدن برای جلد مجله یا بزرگ کردن بچه‌ها او همه این کارها را با فداکاری و با راه و روشی «فوق العاده» انجام می‌دهد.
 
سیندی کراوفورد
 

ایرج قادری
ر که باز شد مردی با محاسن سفید، همچنان سرحال و با انگیزه پشت میزش نشسته بود. در همان لحظه ورود پس از سلام گفتند: بارک الله چه دختر منظمی...
                                                         
از احترام به سینما، سختی کار و عشق می‌گفتند/ من حسن‌آقای او بودم نه مهناز افشار!
مهناز افشار که فیلم سینمایی «آکواریوم» و «محاکمه» از همکاری‌های مشترک وی با ایرج قادری است در یادداشتی ضمن اشاره به اولین روز آشنایی‌اش با این کارگردان از تجربه و خاطرات همبازی شدن با ایرج قادری سخن گفته است. متن یادداشت مهناز افشار در ادامه می‌خوانید:

پس از سلام گفتند: بارک الله چه دختر منظمی...
«آکواریوم» سرآغاز آشنایی من با کارگردان و بازیگری بود که قصد داشت بعد از سال ها مقابل دوربین برود و نخستین بازی خود را در صحنه یی ثبت کند که من مقابل او بازی می کنم. بعد از ظهر یک روز تابستانی، سعید مطلبی برای قرار در دفتر ایرج قادری برای فیلم «آکواریوم» ساعتی را تعیین کرد. حس و حال عجیبی داشتم. دیدن یک بازیگر و کارگردان قدیمی که پر از تجربه بود و صاحب خاطراتی از زمانی دیگر در سینمای ایران.
می خواستم سر ساعت به قرار برسم، بالاخره 10 دقیقه زودتر از زمان قرار به دفتر هفت تیر رسیدم. در که باز شد مردی با محاسن سفید، همچنان سرحال و با انگیزه پشت میزش نشسته بود. در همان لحظه ورود پس از سلام گفتند: بارک الله چه دختر منظمی... و من ذوق زده شدم. حس اینکه حرمت ها، چارچوب ها و قوانین در کار برای او اهمیت زیادی دارد در این دیدار روشن شد و دلم گرم تر. نشستیم و گپ زدیم و نتیجه اش شد بازی در «آکواریوم» یعنی دو ماه کار در استانبول.
http://www.cinemaema.com/images/pgimg_image2_26_6766.jpg
مسابقه من و او بر سر دقیق و منظم بودن آغاز شد
از روز اول مسابقه من و او بر سر دقیق و منظم بودن آغاز شد: اینکه چه کسی زودتر سر کار حاضر شود و مرتب تر باشد: اما این ایرج قادری بود که زودتر از همه در لابی هتل حاضر می شد و دیرتر از همه گروه را ترک می کرد و فردا با انرژی بیشتری سر کار می آمد.
حکایت بازی مقابل ایرج قادری با آن همه سابقه بازیگری در سینما، توام با ترس ها و نگرانی های من بود. شب قبل این سوال در ذهنم می چرخید که او کجای بازیگری است و من کجا؟
بغضم گرفت....
بغضم گرفت: زمانی که دیدم او با چه اشتیاق و ذوق و برقی در چشمان دیالوگ ها را از کنار دوربین می گوید و حس کردم ما نسل جدید بازیگری اگر هستیم به خاطر تلاش این پیشکسوتان عزیز بوده است. نوبت به برداشت پلان ایشان رسید: فقط یک برداشت!
اما مگر می شود از این همه تجربه و ذوق و اشتیاق در یک برداشت گذشت؟
http://www.cinemaema.com/images/pgimg_image3_26_6766.jpg
حالا دیگر من حسن آقای او شده بودم نه مهناز افشار!
بعد از «آکواریوم» به دفتر ایشان سر می زدم و حالا دیگر من حسن آقای او شده بودم نه مهناز افشار! ایشان از احترام به سینما، سختی کار، تعلم و عشق به من می گفتند و گوش می کردم: اینکه خانواده و کار هر کدام باید در جایگاه خود محترم باشند و عزیز شمرده شوند... تا همکاری دوباره در «محاکمه.» افسوس می خورم از اختلاف ها و بازی های پشت پرده، از کوچک شمردن این واژه بزرگ: سینما! این روزها چقدر ساده به سینما نگاه می شود، گاه به بازی گرفته می شود، اما هنوز در نگاه بزرگان، سینما بزرگ است. و حالاافسوسی با من مانده است: افسوسی از روزهایی که می توانستم از حضور بزرگان سینما بیشتر بهره ببرم و ای کاش فراموش نکنیم روزی قرار است این کالبد جسمانی را زمین بگذاریم و بگذریم.
من به عنوان عضو کوچکی از دریای بیکران خانواده سینما به خانواده عزیز قادری و همه سینماگران و سینمادوستان فقدان این هنرمند را تسلیت می گویم و می دانم این تسلیت در مقابل غم بزرگ از دست دادن این هنرمند خیلی کوچک است.

سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:خداحافظی,جیرانی,برنامه,هفت,حواشی, :: 12:25 قبل از ظهر :: نويسنده : سحر
فریدون جیرانی
«هفت» در آغاز سال سوم حضورش در شبكه سه سیما تحت تاثیر فشارهای گوناگون و اعلام صریح و شفاف‌تر مواضع فریدون جیرانی تعطیل شد. جیرانی در گفت‌وگو با....
                                                         

سریال‌ بهانه است؛ صراحت فریدون جیرانی و شفافیت مواضع «هفت» در سال جدید كار دست‌شان داد!


 اخبار و حواشی چند هفته اخیر بالاخره كار خودش را كرد و یك فرصت استثنایی برای حركت به سمت گفت‌وگو و نقد در سینما و تلویزیون و جامعه ایران از دست رفت. برنامه زنده سینمایی «هفت» یك ماه تعطیل می‌شود و فریدون جیرانی هفته آینده خداحافظی خواهد كرد.


«هفت» در آغاز سال سوم حضورش در شبكه سه سیما تحت تاثیر فشارهای گوناگون و اعلام صریح و شفاف‌تر مواضع فریدون جیرانی تعطیل شد. جیرانی در گفت‌وگو با برخی رسانه‌ها از جمله خبرگزاری فارس با تایید خبر رفتنش از برنامه تلویزیونی «هفت» گفت: من یک سریال دارم (فصل بی‌پروایی)که مجبور هستم آن را بسازم و طبیعتا از یک زمانی نمی‌توانم که به برنامه هفت بیایم اما برنامه هفت قرار نیست تعطیل شود. این احتمال وجود دارد که از برنامه «هفت» بروم و یا نروم اما فعلا صحبت‌ها درباره تعطیلی سه هفته‌ای برنامه است و سایر تصمیم‌ها بعدا گرفته خواهد شد.


 با این‌كه مجری برنامه هفت تصریح کرد: «رفتن من از برنامه هفت هیچ ربطی به هیچ نامه و مورد خاص دیگری ندارد. اصلا مورد حاشیه‌ای دیگری وجود ندارد و من قبلا هم سر موضوع سریال با دوستان صحبت کرده بودم.» با این‌حال به نظر می‌رسد كه این موضع‌گیری چندان با واقعیت همراه نیست و دلیل اصلی تعطیلی برنامه و رفتن جیرانی همان مواضع و همان فشارهایی‌ست كه اخیراً بیش‌تر و بیش‌تر شد و با شیطنت و جوسازی و تایید و تحلیل‌های جهت‌دار برخی رسانه‌های دیگر كار را به حذف مجموعه مدیریت و تولید برنامه «هفت» رساند.


 وی افزود: نه اینکه دلم بخواهد ولی مجبورم که دیگر در برنامه هفت نباشم چون سریال فصل بی‌پروایی الف ویژه است و بخش‌هایی از آن در خارج از کشور تصویربرداری می‌شود.


 جیرانی در توضیح تعطیلی یك ماهه برنامه گفت: هفت فعلا سه هفته برای پخش مسابقات جام ملت‌های اروپا تعطیل می‌شود، هنوز هم رفتن من به این میزان قطعیت نرسیده و تا همین اندازه صحبت شده است و اینکه چه اتفاقی بعدا می‌افتد، یا چه کسی اجرای برنامه را بر عهده خواهد داشت، فعلا درباره‌اش صحبت نشده است.


تصويری خارق‌العاده از چهره واقعی خورشيد
يك عكاس ستاره‌شناس آمريكايی با استفاده از تلسكوپ خورشيدی خود در خانه موفق به ثبت تصوير خارق‌العاده‌ای از سطح خورشيد شده است.

 

ايسنا:اين تصوير توسط آلان فرايدمن در روز هفت آوريل توسط يك دوربين Grasshopper CCD از حياط پشتي خانه وي در نيويورك به ثبت رسيده است.
 
جزئيات سطح خورشيد كه در يك طول موج منتشر شده از هيدروژن آلفا(Ha) به نمايش در آمده، بافت پيچيده چهره واقعي اين ستاره سوران را نشان مي‌دهد.
 
 

 

هيدروژن يكي از رايج‌ترين عناصر موجود در خورشيد است. سطح اين ستاره و لايه بالايي يا نور كره و کروموسفر آن تنها مناطق خنك براي امكان وجود اتم هيدروژن هستند و تصوير هيدروژن آلفا به نمايش جزئيات خورشيد در اين لايه‌ها پرداخته است.

بافت خزمانند سطح خورشيد توسط ساختارهايي موسوم به « سیخک‌» ايجاد شده است. اين سيخكها به زبانه‌هاي پلاسماي بسيار داغ گفته مي‌شود كه از نوركره با سرعت 88 هزار كيلومتر در ساعت به بالا فوران پيدا مي‌كنند. ارتفاع اين سيخكها تا چهار هزار و 380 كيلومتر رسيده و حدود 100 هزار سيخك در هر زمان در چهره خورشيد بوجود مي‌آيد.

مناطق سياه در نيمكره چپ همان مناطق خنكتر لكه‌هاي خورشيدي هستند كه در آن ميدانهاي مغناطيسي از اعماق زمين به بالا آمده و جرقه‌هاي خورشيدي در اطراف اين مناطق شكل مي‌گيرند.

همچنين مي‌توان برجستگي‌هايي را در حال جهش از سطح خورشيد مشاهده كرد كه ساختارهاي توليد شده توسط ميدانهاي مغناطيسي بوده و به انتقال پلاسماي خورشيدي به ارتفاع دهها و شايد صدها هزار كيلومتر به بالا مي‌پردازند.
 
بازیگران فیلم‌های پرفروش سال 90 چه كسانی بودند؟
«جدایی نادر از سیمین» و «سعادت آباد» دو فیلم لیلا حاتمی هستند كه رتبه سوم و پنج، جدول فروش را به خود اختصاص داده‌اند....
                                                         
لیلا حاتمی، رضا عطاران و امین حیایی موفق‌ترین بازیگران سال 90 از نظر فروش فیلم‌هایشان هستند.
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، «جدایی نادر از سیمین» و «سعادت آباد» دو فیلم لیلا حاتمی هستند كه رتبه سوم و پنج، جدول فروش را به خود اختصاص داده‌اند.
این بازیگر همچنین «چیزهایی هست كه نمی‌دانی» را در حال اكران دارد كه به نسبت نوع فیلم و زمان اكرانش تاكنون فروش بسیار خوبی داشته است.
رضا عطاران هم «ورود آقایان ممنوع» را در صدر دارد و دو فیلم دیگرش «اخلاقتو خوب کن» و «اسب حیوان نجیبی است» در رتبه هفت و هشت قرار دارد.
امین حیایی «اخراجی ها3» را در جدول فروش تهران دوم دارد، «شیش و بش» او در رتبه چهارم است و «زنان ونوسی، مردان مریخی» را در رتبه نهم دارد، این بازیگر «شب» را نیز در حال اكران دارد.
تمام ذرات ماده داراي شركاي ضد ماده با جرم مشابه اما بار مخالف هستند. در زمان تركيب ماده و ضد ماده، هر دو از بين رفته و مقدار زيادي انرژي خالص توليد مي شود.
 

دانشمندان براي نخستين بار موفق به اندازه گيري يك اتم ساخته شده از ضد ماده شدند.



به گزارش ايسنا اين اندازه گيري نخستين گام براي بررسي دقيق اتم هاي ضد ماده محسوب مي شود كه منجر به رمزگشايي از علت ساخته شدن كيهان از ماده و عدم حضور ضد ماده مي شود.



تمام ذرات ماده داراي شركاي ضد ماده با جرم مشابه اما بار مخالف هستند. در زمان تركيب ماده و ضد ماده، هر دو از بين رفته و مقدار زيادي انرژي خالص توليد مي شود.



دانشمندان معتقدند، در زمان انفجار بزرگ (Big Bang) در 13.7 ميليارد سال قبل كه باعث شكل گيري همه چيز شده است، كيهان از مقدار مساوي ماده و ضد ماده برخوردار بود. اما هنگام برخورد ماده وضد ماده تنها مقدار اندكي ماده باقي مانده است كه باعث ايجاد ستاره ها و كهكشان هاي امروزي شد.



به دام انداختن ضد ماده

محققان آزمايشگاه سرن سوئيس در تحقيق قبلي خود موفق شدند اتم هاي ضد ماده را براي چند دقيقه با استفاده از ميدان هاي مغناطيسي در يك نقطه به دام بياندازند.



اتم ضدهيدروژن شبيه اتم هيدروژن، ساده ترين اتم در بين عناصر است. هيدروژن شامل يك پروتون و يك الكترون است و ضدهيدروژن از يك ضدپروتون و يك پوزيترون تشكيل شده است.



در تحقيق جديد فيزيكدانان دريافتند مي توانند امواج مايكرويو با فركانس خاص را بر روي اتم ضدهيروژن بتابانند كه باعث مي شود ميدان مغناطيسي ذره تغيير كند و تله مغناطيسي كه ضد ماده را بدام انداخته بود ديگر كارايي نداشته باشد.



در اين حالت ضد ماده رها شده و به ديوارهاي محل بدام افتادن كه از ماده تشكيل شده است، برخورد مي كند و اتم ماده و ضد ماده از بين مي روند كه محققان قادرند اين لحظه را شناسايي كنند.



«جفري هانگست» از محققان دانشگاه آرهوس دانمارك و سخنگوي آزمايشگاه ALPHA مركز تحقيقاتي سرن تأكيد مي كند: اين نخستين اندازه گيري ضد ماده در جهان محسوب مي شود كه نشان مي دهد امكان تغيير خواص داخلي ضد اتم با تاباندن امواج مايكرويو وجود دارد.



اين روش نخستين گام در شيوه اندازه گيري دقيق موسوم به اسپكتروسكوپي محسوب مي شود. تنظيم امواج در يك فركانس خاص باعث تحريك پوزيترون در سطح انرژي بالاتر مي شود. هنگام جهش پوزيترون تحريك شده به مدار بالاتر و برخورد با اتم ماده، انرژي اضافي بصورت نور آزاد مي شود كه محققان مي توانند فركانس نوري را محاسبه كنند.



نتايج اين تحقيق در مجله Nature منتشر شده است.

پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:شعر,بی حرمتی,گلشیفته,فرهانی, :: 1:25 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر
شعر درمورد بی حرمتی گلشیفته فرهانی
بدون شرح!

آزاده تر که بود ز زن های این جهان؟
آن کس که کرد پیکر عریان خود عیان؟

گر این بُوَد رهایی انسان که ای گلی!
هر تن فروش گشته رها طبق این گمان

نشنیده ای تو ناله ی مردم ز خاک خود؟
ای گل! تو "مثل مادر"معصوممان بمان

رحمی اگر به پاکی روحت نمیکنی
بر حرمت "به نام پدر" کن تنت نهان

عریانی تو عین اسیری برای توست
آزادی اش برای هوس های هرزه شان

ما را هزار امید به بازیگری چو گل
تو گرم بازی سیه زشت دیگران

ما در سماع ساز تو مدهوش و گشته ای
رقّاصه ای به نغمه ی دشمن در این میان

مال خود تو هست تن و جان تو ولی
ترسم بر او ز سیلی ویران گر خزان

دیدم پس دو دیده ی عصیان گرت که بود
از ترس کودکانه ی تنهاییت نشان

ترسم که نام گل صفتت همچو لکه ای
ممتد شود به ننگ به پیشانی زمان

بودی عزیز بین کسانت چه حیف شد
گشتی عروسک ید پنهان ناکسان
چارلیز ترون
این برای من بزرگترین جایزه بود زیرا شوخی همیشگی من و سایر همکارانم این است که فقط فیلم های گریه دار و ناراحت کننده به من پیشنهاد می شود. بنابراین....
                                                         

چارلیز ترون از اینکه نامزد دریافت جایزه اسکار ۲۰۱۲ نشد ، اصلا" ناراحت نیست.


انتظار می رفت که این ستاره متولد آفریقای جنوبی بخاطر بازی در فیلم "بزرگسالان جوان" به عنوان یکی از نامزدهای دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش زن اسکار انتخاب شود اما در کمال تعجب نام او در لیست اسامی نامزدهای اسکار حضور نداشت.


اما چارلیز تاکید کرد که اصلا" از این موضوع ناراحت نیست زیرا هدایای بسیار بزرگتر و ارزشمندتری بخاطر بازی در این نقش دریافت کرده است.



او می گوید: "خیلی احمقانه است که من بخاطر نامزد نشدن برای این جایزه ناراحت شوم زیرا من بخاطر بازی در این فیلم برخی از بهترین نقدها و تحسینهای زندگی حرفه ای ام را دریافت کرده ام و مردم از این فیلم و نقشی که من در آن بازی کرده ام خیلی خوششان آمد و استقبال بسیار خوبی کردند."


"این برای من بزرگترین جایزه بود زیرا شوخی همیشگی من و سایر همکارانم این است که فقط فیلم های گریه دار و ناراحت کننده به من پیشنهاد می شود. بنابراین بازی کردن در فیلمی متفاوت مثل "بزرگسالان جوان" برایم خیلی جالب و خوب بود و مشاهده استقبال بسیار خوب مردم از این فیلم به اندازه جایزه اسکار برای من ارزش داشت."


پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:مجموعه,رازهای یك خانه, :: 1:15 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر
رازهای یک خانه
اكنون هر قسمت‌ عنوان ویژه‌ای دارد كه با قصه خود مرتبط است. مثلا یكی از قسمت‌ها خوشی‌ها و حسرت‌ها نام داشت و تاویل روان‌شناختی از یك تجربه عاطفی بین زن و شوهری را به تصویر می‌كشید....
                                           
انسان‌های مدرن با قصه‌های قدیمی
در حالی سریال «در پناه تو» از شبكه 2 سیما بازپخش می‌شود كه مجموعه تازه حمید لبخنده به نام «رازهای یك خانه» از شبكه 4 در یك بی‌خبری و چراغ خاموش رسانه‌ای روی آنتن رفته است. البته پخش هفتگی این مجموعه آن هم در ساعت یازده و اندی در پنجشنبه‌شب، در مهجور ماندن این مجموعه بی‌تاثیر نبوده است. رقابت سریال‌های 2 شبكه یك و 3 و پخش هر شبی آنها مجالی برای مجموعه‌های نمایشی دیگر نمی‌گذارد؛ آن هم از شبكه 4 كه یا سریالی پخش نمی‌كند یا تولیدات آن متاثر از مخاطبان نخبه‌ا‌ش ساختاری متفاوت دارد. این ساختار متفاوت را از همان شمایل ظاهری راز‌های یك خانه می‌توان تشخیص داد. این مجموعه واجد ساختاری اپیزودیك است كه قصه‌های متفاوتی را در مكانی مشترك روایت می‌كند.

ماهیت اصلی فیلمنامه، داستان یك عمارت قدیمی است كه در هر اپیزود، اتفاقاتی برای شخصیت‌های آن رقم می‌خورد. درحقیقت فیلمنامه بر مبنای لوكیشن نوشته شده است. ابتدا قرار بود داستان این‌گونه باشد كه درهر اپیزود، نامه‌ای به در خانه برسد و برای اهالی آن خانه، حوادثی پیش آید و بر این اساس نام آن «نامه‌ها» بود كه به «رازهای یك خانه» تغییر یافت. اما اكنون هر قسمت‌ عنوان ویژه‌ای دارد كه با قصه خود مرتبط است. مثلا یكی از قسمت‌ها خوشی‌ها و حسرت‌ها نام داشت و تاویل روان‌شناختی از یك تجربه عاطفی بین زن و شوهری را به تصویر می‌كشید یا اولین قسمت از این سریال به نام «یاد باد» كه داستان یك ملاقات بود.
سال‌ها پس از جنگ، 2 برادر به دیدار هم می‌روند و گذشته خود را مرور می‌كنند. حافظ، برادر كوچك‌تر برای گذراندن طرح پزشكی به منطقه جنگی اعزام می‌شود و دیری نمی‌گذرد كه خودخواسته به خط مقدم جبهه راه می‌یابد. حبیب، برادر بزرگ‌تر با رفتن حافظ به خط مقدم موافق نیست. او معتقد است كه حضور پزشك در پشت جبهه كارسازتر است تا زیر گلوله و آتش. حافظ اما چنین فكر نمی‌كند. بستر نمایشی این اپیزود وام‌گرفته از تعزیه است كه در آن نوع اجرا و شكل فاصله‌گذاری حفظ شده است.

رازهای یك خانه در 30 قسمت 45 دقیقه‌ای توسط نویسندگان مختلفی همچون نادر برهانی مرنــد، محمد یاراحمدی، زهرا رفیعی گیلوایی، آرش پارساخو و... نوشته شده و اصغر عبداللهی آنها را بازنویسی كرده است. خانه مادری، مهمانی شام و شب رغائب عنوان برخی قسمت‌های این مجموعه هستند. با این‌كه به خاطر اپیزودیك بودن این سریال از تعداد زیادی بازیگر استفاده شده كه 40 بازیگر اصلی داشته و ظاهرا با بازیگران فرعی این تعداد به 100 نفر می‌رسد، اما لبخنده از بازیگران چهره و خیلی مشهور استفاده نكرده است و مبنای كار خود را بیشتر بر خود فیلمنامه و قصه‌ها قرار داده است.از این حیث می‌توان آن را با سریال شاید برای شما هم اتفاق بیفتد مقایسه كرد.
با این‌كه جنس و ماهیت قصه‌ها و فضاسازی و طراحی صحنه آن بیشتر به تله‌تئاتر نزدیك است و عمارت قدیمی آن به خلق چنین فضایی كمك كرده اما روایت قصه‌ها لحنی رئالیستی داشته و به واقعیت‌های زندگی نزدیك است. اساسا تجربه‌های زیسته واقعی و مناسبات آدم‌ها در این تجربه دستمایه قصه پردازی در این مجموعه قرار گرفته است.

یكی از امتیازات این مجموعه، روایت دیالوگ‌هاست كه خیلی واقعی و شبیه روایت زندگی عادی است و تلاش شده از غلوگویی گفتاری در بطن كار جلوگیری شود.
در واقع اجزاء و عناصر درام در نسبت با همان نگاه واقعگرایانه كارگردان به قصه و شخصیت هایش به یك هماهنگی لازم رسیده‌اند، هرچند یك كندی و رخوتی در ریتم قصه دیده می‌شود كه با توجه به مخاطب شناسی شبكه 4 به نظر می‌رسد نقطه ضعفی به حساب نیاید. مخاطبان شبكه 4 با تله‌تئاتر آشنا هستند، ولی شاید كمتر با مجموعه‌های نمایشی مواجه شده باشند. مجموعه رازهای یك خانه از فضای استودیو خارج و به صورت تك دوربین ضبط می‌شود. با این حال فضای كلی سریال و ساختار و فرم روایی آن به سریال‌های شبكه‌های دیگر شباهت كمتری دارد و لوكیشن‌های كم و حجم زیاد فضاهای داخلی به این تمایز دامن زده است.

ابتدا تصویربرداری در باغی حوالی امامزاده صالح تجریش انجام می‌شد و مدتی است تصویربرداری به مكانی به نام باغ زاویه رفته است كه بسیاری از قصه‌ها در آن شكل می‌گیرد و باعث تنوع مكان و زمان می‌شود.
روایت داستان‌هایی كه برای این مجموعه در نظر گرفته شده، تلفیقی از داستان‌های امروزی و آثار برجسته جهان از جمله چخوف است كه این مساله بسیار به جذابیت كار می‌افزاید. به عبارت دیگر، الهام گرفتن ازادبیات كهن و آمیختن آن با فضاهای زندگی مدرن و دغدغه‌های آدم‌های امروزی، این سریال را در فضایی میان سینما و تئاتر قرار داده است كه تماشای آن آرامشی لذت بخش دارد. در واقع یك نوع بازسازی و بومی كردن ادبیات جهان را می‌توان در این مجموعه ردیابی كرد. واقعیت این است كه مجموعه به‌گونه‌ای متفاوت، فضای همیشگی و تكراری تله‌تئاتر‌های ساخته شده طی این سال‌ها را در هم شكسته و فضای استودیویی این‌گونه كارها را این بار در فضایی كاملا متفاوت در یك لوكیشن باورپذیرتر قرار داده است. فریبرز قربان‌زاده طراح صحنه و لباس سریال نیز همین نظر را دارد و معتقد است: شاید لوكیشن‌های یكسان در ظاهر بی‌شباهت به یك تله‌تئاتر نباشد، اما به نظر من این هنر كارگردان است كه بتواند چند قسمت را در یك محل ثابت به‌گونه‌ای كارگردانی كند كه در هر قسمت آن، جذابیت‌های خاصی برای مخاطب داشته باشد.

البته باید این را هم اضافه كرد كه این بدان معنی نیست كه مخاطب تصویری تصنعی از این المان‌ها داشته باشد. آنچه فراتر از فرم‌های ظاهری می‌تواند مخاطب خاص این مجموعه را با خود همراه كند تلاش كارگردان برای وارد شدن به دنیای درونی و ذهنی و بازنمایی لایه‌های باطنی روح آدمی و آن چیزی است كه در درون اتفاق می‌افتد و مظاهر بیرونی آن به شكلی نمادین نشانه‌شناسی می‌شود.
شخصیت‌هایی كه هر كدام رازی را با خود همراه دارند و در مكاشفه دراماتیك مخاطب را با پیچیدگی دنیای درونی خود همراه و سهیم می‌كنند. راز‌های یك خانه روایت انسان‌های مدرن با لحن و ادبیاتی قدیمی است كه در بدترین زمان ممكن پخش می‌شود.
 
جنیفر لوپز
این زوج در یک برنامه تلویزیونی با نام "زنده باد برنده" همکاری می کنند و اگرچه این دو خواننده مشهور هالیوود مدتی است که از هم جدا شده اند و بزودی...
                                                         
از نظر جنیفر لوپز، کار کردن با همسر سابق عجیب و غریبش، مارک آنتونی، خیلی جالب و هیجان انگیز است.

این زوج در یک برنامه تلویزیونی با نام "زنده باد برنده" همکاری می کنند و اگرچه این دو خواننده مشهور هالیوود مدتی است که از هم جدا شده اند و بزودی طلاق آنها رسمی خواهد شد ، اما جنیفر هنوز هم از کارکردن با مارک لذت می برد .

وقتی مجری برنامه "برنامه شبانگاهی" از جنیفر سئوال کرد که کارکردن با مارک چگونه است، او پاسخ داد: "راستش را بخواهید خیلی جالب و خوب است زیرا هردوی ما خیلی خوب یکدیگر را می شناسیم و به همین دلیل خیلی خوب با هم کار می کنیم."
جنیفر لوپز که از مارک، دو فرزند دوقلو با نامهای مکس و امی دارد، اخیرا" فاش کرد که بین او و همسر سابقش "عشق واقعی" وجود داشت زیرا این دو هنرمند قبل از اینکه با یکدیگر ازدواج کنند مدتها با هم دوست بودند.
او گفت: "عشق بین ما واقعی بود. من و مارک قبل از اینکه با یکدیگر ازدواج کنیم مدتها با هم دوست بودیم. ما سالها با یکدیگر دوست بودیم و همیشه علاقه بسیار زیادی به یکدیگر داشتیم."
"ما دو فرزند داریم، پس مسلم است که امکان ندارد ارتباط ما کاملا" قطع شود و با یکدیگر هیچ تماسی نداشته باشیم . او همیشه در زندگی من باقی خواهد ماند."
نگاهی به مجموعه داستان «رویای مادرم» نوشته آلیس مونرو، ترجمه ترانه علیدوستی
«دنی ال مناکر» ویراستار آثار آلیس مونرو در نیویورکر درباره آثار او می‎نویسد: «خواندنِ داستانِ نویسنده ‌ای مثل آلیس مونرو یعنی درک شدن؛ و درک شدن، یعنی اجتماعی شدن»....

زبان ِ رویای مادرم
نقدهای تحلیلی و تطبیقی، بر خلاف نقد زبانشناسی، موضوعاتی را بررسی می‎کنند که از پیش تعیین شده، و از دیدگاه‎های گوناگون قابل مطالعه است، از این روست که بر این باورم در نقد داستانِ امروز بیشتر از هر زاویه‎ای الزام است، نقد زبانشناسانه صورت بپذیرد.

از این منظر بسیار مهم می‎نمایاند که در زبان‌شناسی موضوع بر دیدگاه تقدم ندارد، بلکه درست برعکس، این دیدگاه است که در ابتدا باید مشخص شده و سپس به موضوعی پرداخته شود. وانگهی هیچ عاملی وجود ندارد که بتواند از پیش مشخص کند کدام دیدگاه یا روش بررسی و نقد بر دیگری مقدم است. به همین روی متن پیش‌رو می‎کوشد، مجموعه داستانِ «رویای مادرم» اثر «آلیس مونرو» که به‌تازگی با ترجمه «ترانه علیدوستی» توسط نشر مرکز به بازار آمده براساس گزاره‎های نقد زبانشناسانه در خلل متن حول محور دو موضوعِ «جایگاه زبانی مجموعه در مقام قوه نطق» و «جایگاه زبانی مجموعه در مقام نشانه‌شناسی» را مورد بررسی قرار دهد.

«دنی ال مناکر» ویراستار آثار آلیس مونرو در نیویورکر درباره آثار او می‎نویسد: «خواندنِ داستانِ نویسنده ‌ای مثل آلیس مونرو یعنی درک شدن؛ و درک شدن، یعنی اجتماعی شدن» از همین دیدمان وقتی به رفتار واژگانِ داستانیِ آلیس مونرو و شکل‌گیری مدارِ گفتاری‌اش در مجموعه داستان «رویای مادرم» توجه می‎نماییم به ادراک فیزیکی محض، تطبیق این ادراک با تصورِ تصاویرِ نمایان و پنهانِ شخصیت‎ها و فضاسازی‌هایی می‎رسیم که از حیث زبانی دارای دو جایگاه اصلی‎ است، که زبانِ داستانی را از گفتارِ داستانی‎اش متمایز ساخته.

الف) اجتماعی بودن زبان داستانی و فردی بودن زبانِ گفتاری.
ب) بنیادی بودن زبان داستانی و اتفاقی بودن زبانِ گفتاری.

از این منظر در تمام این مجموعه زبان داستانی عملکرد شخص گوینده نیست، بلکه گویی محصولی است که با هر روایت آمیخته به تصویر، به‌صورتی منفعل در حس‎های متفاوت اتفاق می‎افتد.و گفتار داستانی مجموعه، برخلاف زبان آن، رفتاری فردی است؛ که نویسنده با توسل به زبان روانی و زمان روانی، مجموعه رمزهای داستانی را برای بیان افکار شخصی خود به کار برده است. با این همه باید بی‌رحمانه صادق بود که زبان داستانی «رویای مادرم» زبانی ا‎ست کاملا مشخص که در مجموعه نامتجانس و شوریده قوه نطق نویسنده‌اش قرار گرفته است، مسئله‎ای که نشانه‎های زبانی داستان‎های مجموعه را بیشتر به جنبه‎های روانی سوق داده است که البته از نمایه‎های روان‌پریشی زبانی و شخصیتی آنچنان حادی پیروی نمی‌کند که بنابراین مورد می‎توان جنبه‎های روانی این مجموعه را موفق دانست. علاوه بر این‎ها نشانه‎های زبانی آلیس مونرو در این مجموعه داستانش بسیار عینی‌اند تا آنجا که نوشتار توانسته این نشانه‎ها را به شکل تصویرهای داستانی قرار دادی ثبت کند.

در «رویای مادرم» نشانه، معنا و صورت زبان، چونان یک فرآیند است، این دیدگاه اگر چه بسیاری از موارد داستان‎های اثر موردنظر را قابل انتقاد می‎کند؛ چراکه متضمن نوعی تصورِ از پیش موجود در پس واژه‎های آن است؛ اما می‎تواند با مشخص ساختن این امر که واحد زبانی پدیده‎ای دوگانه است و از تلفیق دو موضوع متفاوت بنیاد یافته است، ما را به حقیقتِ داستانی، مجموعه پنج داستان کوتاهی نزدیک سازد که مشخصه‎های روانشناختی، تصورات حسی، زبانی و تخیلی آن از ماهیتی تجربی برخوردارند.

در این کتاب که به خوبی هم به فارسی در آمده، رابطه دال و مدلولی اختیاری‎ است و نشانه‎های زبانی داستان‎های مجموعه از ماهیتی اختیاری برخوردارند. این نکته به آن معناست که هیچ رابطه درونی خاصی زبان، گفتار، حس، نشانه‌ها، زمان و شخصیت‎های داستان «نفرت، دوستی، خواستگاری، عشق و ازدواج» را به «کوئینی» یا «تیر و ستون» پیوند نمی‌دهد، بی‌تردید تفاوت میان نشانه‎ها و وجود نشانه‎های زبانی گوناگون موید این ادعاست. آلیس مونرو نویسنده هشتاد و یک ساله کانادایی در مجموعه «رویای مادرم» شیوه بیانی خاص دیگری نیز دارد که با نشانه شناسی آثارش مطرح می‎گردد، و آن شیوه بیان عاطفی اثر است. عبارت‎های ندایی، در ارتباط نزدیک با نام آواها قرار دارند که نوعی بیان عاطفی زودگذر از محتوای نشانه‎ای را القا می‎کنند. در این عبارت‎ها شیوه عاطفی و نام آواهای داستان، صورت فضایی مجموعه را اشغال نموده‌اند. از این منظر ماهیت نشانه‎ها در حس آمیزی، تصویر پردازی، اندیشه و زبان، ماهیتی غیرخطی ا‎ست که تمامی عملکرد زبان داستانی با همین اصل ارتباط دارند. که در این میان صورت‎های حسی در تقابل با صورت‎های تخیلی قرار دارد و همین موضوع باعث شده است صورت‎های نشانه‎ای به ابعاد گوناگونی طبقه‌بندی شوند. برای مثال اگر بر واژگان و فضای نشانه‎ای داستانِ «صورت» تکیه کنیم، به نظر می‎رسد که نویسنده عناصر نشانه‎ای مختلفی را در یک نقطه انباشته است، چنین موضوعی رویکرد نشانه‎ای داستان را رویکردی تردیدپذیر کرده است.

در پایان باید نوشت که «رویای مادرم» کوشیده، عدم قطعیت زیبایی شناسانه خود را به تصویر بکشد، و همچنین در آفرینش‎های خود به‌وسیله خیالی اندیشمند که گویا دچار یأس فلسفی است، خود را به فرآیندی ادواری به حقیقت هیچ انگاری برساند که معتقد است هیچ حقیقت دیگری وجود ندارد، از نگاهی دیگر میل بی‎شفقت به درون کاوی خویش، در این مجموعه که در عین حال طنین اعتماد به نفس و شک دردناک نسبت به خویش را هم دارد، بسیار به چشم می‎خورد، شبیه یک آسمان خراش است که با اعتماد به نفس ادعا می‎کند: که به من نگاه کن من پخته‌ترین داستانی هستم که نوشته شده است.
 
پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:گلایه‌,سحر قریشی,فیلم,تازه‌, :: 1:10 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر
سحر قریشی
جالب است که به شما بگویم فیلم «دوباره با هم» حتی منشی صحنه نداشت. منشی صحنه‌ای که اسمش در تیتراژ خورده است فقط سه چهار روز سر صحنه بود و....
                                                         
جالب است که به شما بگویم فیلم «دوباره با هم» حتی منشی صحنه نداشت. منشی صحنه‌ای که اسمش در تیتراژ خورده است فقط سه چهار روز سر صحنه بود و بنا به دلایلی بیرونش کردند. منشی صحنه نداشتیم، طراح و دستیار لباس نداشتیم. هماهنگی این عوامل جزو وظایف یک تهیه‌کننده است اما چرا این اتفاق افتاد؟!

آذین آقاجانی سحر قریشی با سریال دلنوازان به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده به چهره مطرح و شناخته‌شده‌ای تبدیل شد و پس از آن بیشتر در فیلم‌ها و کارهای سینمایی ظاهر شد. وی در جشنواره سی‌ام فجر با کارهایی چون گشت ارشاد، دوباره باهم، اکباتان و... حضور دارد. او برایمان از دنیای بازیگری گفت.

خانم قریشی در مجموع، شما امسال جزو بازیگران پرکار سینما بودید. از کیفیت کارهایتان بگویید و سال کاری پررونقی که پشت سر گذاشتید.
واقعیت این است که هنوز همه کارها را ندیده‌ایم ولی از نظر کیفی ، متأسفانه یکی از فیلمنامه‌هایی که زمانی که فقط فیلمنامه را خواندم، قرارداد بستم و فکر می‌کردم که فیلم خوبی شود فیلم «دوباره با هم» بود. بسیار متأسفم به نظر من یک پروژه زمانی جمع می‌شود که همه عوامل در کنار هم و درست به وظیفه‌شان عمل کنند.
این که یک نفر بیاید و حضورش به گونه‌ای باشد که به وظیفه‌اش عمل نکند و مسئولیتش گردن چند نفر دیگر که اصلاً تخصص در آن زمینه ندارند بیفتد کیفیت کار را کاهش می‌دهد. جالب است که به شما بگویم این کار حتی منشی صحنه نداشت.
منشی صحنه‌ای که اسمش در تیتراژ خورده است فقط سه چهار روز سر صحنه بود و بنا به دلایلی بیرونش کردند. ما تهران کار می‌کردیم؛ از تهران که وارد قشم شدیم منشی صحنه نداشتیم، طراح و دستیار لباس نداشتیم.هماهنگی این عوامل جزو وظایف یک تهیه‌کننده است اما چرا این اتفاق افتاد؟!
چون تهیه‌کننده خودش دغدغه‌های دکوپاژ داشت. چون اسماً تهیه‌کننده بودند ولی رسماً کارگردانی می‌کردند و من متعجب شدم بابت این که در این نشست کارگردان حضور نداشت.

تعهد کاری به کنار؛ حداقل برای حفظ شأن کاری خودتان هم نمی‌توانستید کار را رها کنید؟
چرا، درست است. من خودم شخصاً بارها این صحبت را با کارگردان و تهیه‌کننده کار که آقای جمشید حیدری بودند، داشتم و بارها به ایشان گفتم که دیگر نمی‌توانم این فضا را تحمل کنم چرا که کار زخمی شده بود.درست است که پروژه خوبی نبود، ولی ما مجبور بودیم که ادامه دهیم و کار را جمع کنیم.
منتهی هنگامی که ما نصف کار را تهران گرفتیم آن را زخمی کردیم از نظر رفتار حرفه‌ای شما درست می گویید، یعنی ما می‌توانستیم کار را رها کنیم و پروژه بخوابد، ولی از لحاظ حرفه‌ای‌تر، از این نظر که خدا را هم در نظر بگیریم و خودخواهی نکنیم تصمیم گرفتیم که بمانیم و کار را جمع کنیم.

شما با تلویزیون شروع کردید ولی رویکردتان سینمایی‌تر دارد می‌شود.پیشنهادهایی که در سینما دارید بهتر است یا این که خودتان در حال حاضر سینما را ترجیح می‌دهید.
واقعیت این است که در حال حاضر پیشنهاد سینمایی من بسیار بیشتر از تلویزیون است و این که ترجیحاً مدیوم سینما را بیشتر دوست دارم، با این که هنوز هم به تلویزیون وفادارم و دوست دارم حضور دوباره‌ای داشته باشم اما با شرایطی مثل یلدای دلنوازان.

نقش‌هایی که در پروسه کاری چند فیلم این جشنواره انتخاب کرده‌اید براساس چه معیارهایی بوده است؟
اصلاً کاری با این نداشتم که نقش اول باشم یا نه؛ دوست داشتم جنسی از بازی‌هایی را تجربه کنم که شبیه کارهای دیگرم نباشد و فکر می‌کنم این اتفاق افتاد.
پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:گوگل,جهان, :: 12:57 قبل از ظهر :: نويسنده : سحر
گوگل می‌خواهد مشکلات جهان را حل کند
گوگل سایتی را راه‌اندازی کرد به امید آن که از طریق بحث و گفت‌وگوی اندیشمندان و پژوهشگران بتوان مشکلات جهان را حل کرد.

خبر آنلاین:چند روز قبل مجریان پروژه solve for X به میزبانی مدیرعامل گوگل یعنی اریک اشمیت، جلسه‌ای برگزار کردند و در آن موضوعات متفاوتی بیان شد. حالا گوگل با راه‌اندازی www.wesolveforx.com/ محتوای بعضی از مذاکرات را به صورت آنلاین در این سایت منتشر کرده است.

 

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
پیوندهای روزانه
پيوندها


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 429
تعداد نظرات : 44
تعداد آنلاین : 1


کسب درآمد پاپ آپ
کسب درآمد پاپ آپ